SaniEh - Too Hamin Otagh bood lyrics

Published

0 204 0

SaniEh - Too Hamin Otagh bood lyrics

همین اتاق بود که درش باز بود نداشت پرده پنجره میومدن شعرا سرزده می‌بافتم فلسفه رفیقا می‌رفتن بدون بدرقه یه تیکه‌شون رو جا میذاشتن هر دفعه اپرای سکوت با صدای عقربه همنوازش قلبمه اتاق پر می‌شد از ورقای خط زده تو همین اتاق بود که شعر نوشتم،شعر نوشتم،هی نوشتم تا اینکه کم‌کم شکل گرفتن، شکل گرفتن، شکل گرفتم تو همین اتاق بیشتر شدم دوست با موزیک گوش می‌دادم به یه اوستا رو بیت تو جیب mp4 هی می‌شد کوچیک تر اتاقم انقدر بالا که بوسیدم خدا رم گفت پوسیده س سفالم بعد محو می‌شد، کوشی پَ کجا رفت؟ کجام من؟ تو اتقام هنوز خمار جواب سوالم اگه خدا هست پَ کو؟ هرچی گشتم تو اتاقم نبود شعرای زیبام با معنی بودن روسپی شدن، تو خیابون می‌لولن منِ گریزونو هیشکی ندید اون بیرون، نه چرا؟ چون نامردی بود من شعرای زشتی که واسش می‌خوندمو حبس کرد نذاشت خراب شن اما دیواراش کم‌کم دارن می‌پوسن باید می‌موندم پای اتاقی که توش عجوزه هام نامرئی موندن همین اتاق بود که سعی می‌کرد نذاره صدای دعواها برسه به گوشم تو همین اتاق بود که فهمیدم از کسی که تو آینه س خیلی دورم تو همین اتاق بود، همینجا رو تخت همونی که توزرد ازآب در اومد گفت می‌مونه اما زود رفت تو همین اتاق بود وقتی که حرف زدم با عکسا تازه فهمیدم چقدر تنهام چقدر هر سال بالا رفت فاصله سنیِ من و همسنام من و داداشم من و بابام که جاش این بالاس، رو چشام همونی که این اتاقو توی خونه ساخت هم اتاقم نیست ولی هم خونِ بام بیرون که می‌زنم پشت سرمه پلکاش آرامش که می‌خوام دخترمه خراب که می‌کنم، پا پس می‌کشم ساکته، می‌دونه باید غر نزنه فقط این اتاق بم محرمه دیگه اشکمو دیده ترسمو دیده همه راه هایی که رفتمو دیده شوقمو دیده بغضمو دیده افتمو، رشدمو، چون چشم پاک بوده لختم م دیده فقط یه چیزو ندیده اونم با مردن حل میشه می‌دونه نسخ چی ام تنگه، مثه دلم قفساش پُره، مثه قفسه سینه م بوی سیگار میده، مثه دهن و ریه م مثه چشمام دیواراش نم کشیده س نور می‌ریزه از سمت شیشه ش هروقت بخوام چیزای بد ببینم به دنیا میام بی اینکه اشک بریزم دوباره میرم تو شکمش وقتی خسته میشم بند نافمو می‌کنم تو گوشم، از دنیاتون کنده میشم می‌بینم تو یه شهر دیگه م