Safir - Roozname Sobh lyrics

Published

0 360 0

Safir - Roozname Sobh lyrics

روزنامه ی صبح مقدّمه مردم عاشق خبر دسته اوّلن - میدونی ایرانی جماعت دوست داره که روزنامه ها یک چیزی و افشا کنن یا خیانت یا کلاه برداری یا رشوه اگه روزنامه ها از اینجور مطالب بنویسن باور میکنن که آزادی وجود داره قسمت اوّل روزنامه ی صبح یعنی حوادث ده صفحه – فرهنگی چهار خط تو کادری که چندسالِ یخ زده ورزشی ضمیمه ی چند برگ سیاست – اقتصاد حاشیه است براش حرف در میارن اجتماع طنزِ میخونیمش با خنده – جمله ها سیاهن واسه همینه یادمون نیست رنگشون بگو قیمت شادی چندِ ؟ نکنه توئم یادت رفته ؟ چاپ خبرِ کذب شده سرگرمی برای سردبیر – اینجا اصل یعنی خط خطی بشن وقایع حقیقت و با دروغ لخت نشون میدن – از سرتیتر نه! از بوی ذُهمشون میگم یه خط در میون همه جا آشوبه – ولی خبرا همیشه صلح نشون میدن همخوان2x دلخونِ مثل دل مادری که بچّه اش ! رفت بر نگشت دلخونِ مثل تیترای قرمز روزنامه ها ! دلخونِ دل تو زندونه قسمت دوّم میگردی دنبال آگهی – میترسی خطّای قرمز و رد کنی سر و کارت برسه به آگاهی کسی راهه ده ساله رو یه شب کار نمیکنه – میگی میتونی منکه چشمم آب نمیخوره میگی زیر لب ایده آل اسمِ مجلّه است – آینده هم نیست برای قشر هدفمند وقتی خونواده چشم به درن – میگی نمیکنه صرف بهشت به جهنم نزن تو ساحل آرزو قدم چون میشی توی دریای رویات غرق اوضاعت بد – بعد هم میبینی بتو نمیرسه چیزی که با جیبِ تو ساختن نیازمندی ! ورق میزنی نیازمندی – شدی از خودت بیزارتر کردی تو حلقه ی سیاست گیر – اینا ریاضت نیست ؟ همخوان 2x دلخونِ مثل دل مادری که بچّه اش ! رفت بر نگشت دلخونِ مثل تیترای قرمز روزنامه ها ! دلخونِ دل تو زندونه قسمت سوّم جادّه ات مقصد و بلد نباشه میشیم همسفر یادت بمونه یه مسافر نمیندازه هیچ چیزیو از قلم همیشه درگیری با سوالای بی جواب – حلّ جدول بهتراز اینه بدی شعارای بی اساس روزنامه های راست خوابیده یا چپ و کج – جرایدی که برای خودی میکنن قشّ و ضعف قصب و کسب جایزه ی انجمن - واسه مدیرای ارجمند بیسواد که قلمشون پر حرفِ ولی بی دوات – روزی یه بار هوایی میشن ولی بی هوا حمله میکنن به سینما ! عقاید ! – با یه متن تغییر میدن علایق خلایق هر چه لایق – شکل و شمایل میدن به کلامت روزنامه ها همخوان2x دلخونِ مثل دل مادری که بچّه اش ! رفت بر نگشت دلخونِ مثل تیترای قرمز روزنامه ها ! دلخونِ دل تو زندونه قسمت پایانی مطبوعات همیشه مطبوع نیستن - بنابراین ما همیشه به یک خائن وطن فروش دزد اموال اختلاص کننده و فاسد احتیاج داریم