؛[قسمت اول]؛ نه اونقد لات شدیم که پایین شهر کسی جلو مارو نگیره و بعد بگه پولاتو بده من پسر نه اونقدر پولدار شدیم بالای شهر پاسبون جلو مارو نگیره و بعد بگه اینجا چیکار میکنی پسر؟ روی خط وسط، وسط مملکتم بین یه مشت گرگ پیر مونده از اینور، رونده از اونور خدا نکنه این وسط، گم بشی نه اونقدر لاغر بودیم سربازیمونو معاف شیم نه اونقدر هیکلی که دافامونو داشته باشیم نه اونقدر خوب بودیم که، مثل تو توپ بودیم که پول داشته باشیم و به آقا پلیسه بگیم برو لاشی، ته راشی مثل جاده هرازیم این پیچ و رد نکرده پیچ بعد و داریم نه اونقدر خوب، نه اونقدر بد خیرالعمور،حد وسط ؛[همخوان]؛ خرابم مثل برجای دوغلو تو یازده سپتامبر خرابم ، خرابم مثل خشتای ارگ بم، تو پنجم دی ماه خرابم، خرابم مثل این زنا که تا دوی شب توی تخت طاووس پلاسن خرابم برق نزن پدر سگ، ببار،بده جوابم ؛[قسمت دوم]؛ نه اونقدر بابام داره که همیشه سفت پاهام باشه رو زمین و بعد، چیزی جز حسرت باهام باشه از خیابون رد میشم، همیشه یه اخم هست رو صورتم که یه وقتم از رو ماشین شاسی بلندت فکر نکنی من کوچیکم غرورم واسه خودمه نه واسه سوئیچ بابام تو جیبم اینو بفهم خیابون مال اونیه که پلکاش چشاشو بستن سنگای کورارو لمس کرد و پیاده راهارو گز کرد ناراحت نشو ازم تو با ماشینت از روم و من با قافیه از روت رد میشم این به اون در به دونه دونه موهای ژل زدت قسم از تو و هفت پشتت من یکی لاشخور ترم ولی حیف، گیر این وژدان و این شرفم هرروز دنبال موهای سفید توی سرمم بد خرابم، منو خراب تر نکن اگه جایی دیدیم راهتو بکش برو و سلامم نکن ؛[همخوان]؛ خرابم مثل برجای دوغلو تو یازده سپتامبر خرابم ، خرابم مثل خشتای ارگ بم، تو پنجم دی ماه خرابم، خرابم مثل این زنا که تا دوی شب توی تخت طاووس پلاسن خرابم برق نزن پدر سگ، ببار،بده جوابم