قسمت 1 نقاب زندگي به صورت عينک آدم به چشمم مشتها کمش بوده ديواره بازم تشنه ست ميکني دوباره بهش شک بعد ميزني بشکن نده بهش دست رفاقتش عين دشنه ستزنگوله گوش من بعد هرچند باشه کريه لشکر رو دوشمه هر شب درحاله توليد مثله مغزماونقدربارم بود اونقدر هم بارم کردن باردارشدم رسمانميتونم حلش کنم خب به چپم نخند نفهم دوراني داشتم رفتنالان چي خب داش ردم دربست چيکاره حسن جين ماده کفاف نزد يکپارچه کفن بدنسر تا پا سفيد سفيدتر از موي مرد توي آيينهيه تصوير از ذهن ساخته داشته باشه ربان مشکي بالا سمت چپ اونور شاخه گلاشه فرق اينطرف با اونطرف يه وي بود يکم کردنش نسخ لنگ به حوا واوش مونده بود طلب قسمت 2 بهش ميگن تغيير عرفان مرده دانته تخمشم ني ميشم واسه دنيا يه گرگ باجگير جونکه جلو تلاش من فقط شاش ريخت ياد گرفتم رويارو نبينم مادي گريه کردم خلوتم خفه شه دل کاشکي رگ يادته داشتيم غيرت بزن و بپاش ني قهرمانه بابايي نداريم کمبود آموزش معرفته جاش ميشه کبود فراري از خونه اينم آزادي مشروط آفتاب تو آسمون من زيره عرق خوشي زير دل مردم انگاري که سرد بود لرزش جسم بي روحه من هر روز همه چشم تو چشم با من بعد فرار ميشدن دور انگاري من ديو قصه ام يا راوي بدگو مشکل اينه نکردم خم واسشون ابرو خوب بودن خوب نيست شرايط جوري آدمارو تغيير ميده که شرايطو تغيير بدن تغيير کردم اما نتونستم تغيير بدم تضاد هاي دو خط موازي قسمت 3 خورشيد شهر سياهتر از روي من کور و شل بارون و برف قانون و چب مود من نور فانوس و صدا ناقوس و گوش کر دلت ميخواد خفه شن و به صدا تو گوش بدن حرف داري خب بزن پيچ و خم زندگي رو گفتم توش هم جون ميدم سختيا رو من قلاده به دل کشيدم تا که آيينه رو ببينم آخر وايسادم بي نقص آره..جاده رو بستن واسم منم محکم بي مرز بي ترس رفتم جلو شدم پائيز بي برگ انتظار بهاري که مردم ميگن داش اشکال اينه توقع بي ربط کفتار پيرش زدم الکل جيگر گوشت شد به تن اونکه دهن بسته...سر بالا ميرفت غمي ني..خوبي مرده ها اينه نميميرن من بعد منم يکي از اونام نفس سيگارمو کش رفتم از لب اهورام زندگيم هم جا خوب داشت ولي نميخواستم باشم کور و کر و شل و لال غرور من به هر نوعي بشه خدشه دار سر پايين رفتم کلاه کپ کج سر يا کلاه کپ سر کج بيگي بالا بينيم پسر زد چک چرا شک کردم به دفتر مشقم فکر کن شبگردم مست کردم از دست رفتم مغز مداد مغزداد