یه ریزه بیشتر از حرف کمتر، باشه بهتر ، تو راه غربت یاد مادر ، نگاه آخر ، گریه با هم ، وداع با غم دور، میشی از راه خونه ، نور ،چراغ راهمون دل، میگیره تیره میشه ، بغض دیرینه کینه میشه خشگ ، بی آب یه بیشه ، رشد ، بی خوار و ریشه مشت ، توی دهن زور ، پشت ، به وطن و خونه روز اول ، حرف آخر ،یار و یاور ، فکر و باور ، زخم و تاول ،خوب چاره چیست ؟! جز راه رفتنی که باید رفت... (هم خوان) تو خواب و بیداری همیشه با من ، توی خلوت شب و تنها تو با غم گریه کردی ، زنده کردی ، یاد شاعر راه رفته تو خواب و بیداری همیشه با من ، توی خلوت شب و تنها تو با غم گریه کردی ، زنده کردی ، یاد شاعر راه رفته سفره دل باز هر وقت ، بغض یه دل اه الحق ناز شصتت باشه رخصت داشی ، که پایه قبرت خاک غربت پاشید از دید تو خوب عاقلانه است ، از دید دنیا نا عادلانه است خیر ظالم ، رعیت و ارباب ، کشت و کشتار و فحش و دشنام هر کی پول داره میشه تاج سرور ، تب شهرت زیر بار خفت اره حیف باید واقع بین بود ، که ۲۷ سال خواب و رویات این بود که زور زادی و برسی نوک قله ، پرچمت و کاشتی و همه عمرت توی خواب خرگوشی یه کوره راه ، این راه رفتیو که باید رفت (هم خوان) تو خواب و بیداری همیشه با من ، توی خلوت شب و تنها تو با غم گریه کردی ، زنده کردی ، یاد شاعر راه رفته تو خواب و بیداری همیشه با من ، توی خلوت شب و تنها تو با غم گریه کردی ، زنده کردی ، یاد شاعر راه رفته راه رفته مگه میشه برگشت! ، کار کرده مگه میشه انکار مرغ کشته مگه میشه زنده! ، درد کهنه مگه میشه فراموش شعر نابی از صدائی تازه ، برگ سبزی تحفه دست خوشت باید دهنا باز شه ، باید همه بتونن بکنن بیان خواسته آاسه آاسه ، باید راه باز کرد ، دور سنگ آسیایی ، راز خاک آریای با چنگ و دندون ، مثل حیوون ، تشنه خون ، جنگ با قانون ، حس تازه ، زیر بارون توی راه رفتنی که باید رفت (هم خوان) تو خواب و بیداری همیشه با من ، توی خلوت شب و تنها تو با غم ، گریه کردی ، زنده کردی ، یاد شاعر راه رفته تو خواب و بیداری همیشه با من ، توی خلوت شب و تنها تو با غم گریه کردی ، زنده کردی ، یاد شاعر راه رفته