Rico Beats - Zaraban lyrics

Published

0 1514 0

Rico Beats - Zaraban lyrics

[قسمت اول] متراكم فكرام تو سرم زير نيم كاسم كاسه و بشقاب نيس ميزنه كاغذمو جوهر خودكار ليس، پر ميكشه مخم بيشتر، ميبينم همه عاقل و هشيار، كامل و خود ساختن در حال پيشرفت! من تنها كسى كه نگرفت از استاد ٢٠ جالبه خب باز فاصله افتاد بينمون با نيشخند پس كامله رخداد: غافله دزد داشت، حاكم خودكامه راس بود، باطله حكم! باز حامله شد كاغذ، دوس دارم حاصلشو! ياد گرفتم نرم خونه قبل غروب ميشه لذت برد از منظره حتى وقت سقوط چقد از شهر تو دورم، دورم از مبحث سود كلى حرف شنيدم ياد گرفتم حرفو تو روت بزنم! تن تنومند، ترك سهم آيينه! جايي نميره كسيو همگى ميگن راهى هست ولى حرف بى عمل دايي كسشعره دقيقا" مثل دوست دارم وقت گاييدن [قسمت دوم] بيا بازى كنيم! بيا بازى كنيم ورق كو؟؟؟؟ سنگ، كاغذ،پرستو پر زد رفت قهر كرد آدما تخريب شن از تو بخونن ايلياد و اديسه، ارسطو كه وسط صحبت سند جور شه پخته تر فكر كننشون نگن غلط بود! ولى بر ميگردن عقب زود و نميفته تو سبد توپ چون ميترسن و ميترسه تاريكى فقط از نور خورشيدو من از دور ديدم، حتي فلج كور ميرم سمتش ضرر، سود بي ربط: هنو به شرف پول ميدن بعضيا طمع بود دشمنمون! ولع جون ميگرفت تو دل تكتكمون از اون اول كه بشر بود! چشم خشك، دستم خيس! باكى اصلاً نيس از ته مسير! رسماً اينم. بستم بيست و چند سال بندامو! ديگه هم حرفام بوى بچگى نميدن! ياد داد بابام بهم جر بده برو قدم زدن رفتن نيست پس حتماً ميرم! [قسمت سوم] ميميرم، ريشه...درخت...دفتر ميشم! باشه كه توم بنويسن زندگى يه باره! باس ببيني،بگي،بشنوى،بري....اون موقع بهم احسنت ميگن! شايدم نه! بگذريم! در قفل،كوچه باريك! به سان مورچه ها ميريم پى نون تو نور و تاريكي! ساده نيست، ساده گيج،مغموم و سايه پيچ، عاشقى تو حونمون ولى دل خون نداره تازگى! حد نداره قاب ديدن، انقدر بزرگه دنيا كه تا بگي هست جا! جاتو يا بگير پس يا بشين! فعلاً كه وضعيتت همينه داش، آرزو نكن كه كاش بودى جاى ديگم! ميدونم رفت فراتر از سرت آب، كردن از دم سرزنش، زندگى داره ميگذره واست تلخ تر از قبل هر دمش ولى باز دم بگير بسوز با هر درجه از تبشو اصلاً وقت تلف نكن ميره سمت مرگ همش تهش! پرنده باش با جون و دل برقص دوباره با ترانه ، باز بارون ميباره باش باهامون! من و تو و قلم و دفترم دوتايي، تا ته راهو بيا باهام و بعدم بخواب آروم! [قسمت چهارم] منم با بوق سگ تا خود صبح كنارت مينويسم با نور شمع! تهش ميشه حالمون بد، كلي داره كارمون نقص! اصالت يادمون رفت! تعجبى نداره كه نشه پانسمون ضخم! آقا گير دراى بهشت، ما تو حالمون كج! پاسبون زد باتوم به تن خواهرش باشه اون نجيب، مه نره حاجيمون جهنم! چون نيست حورى اون طرف! نداره جاى گرم طرفدار! خدا حرف ميزنه باهاتونو ما با شما طرف! ميكنى ترجمه خدارو واسم با چك و لگد كه: تنها راه مطمىٌن واسه ما ماتم فقط؟؟؟؟ واسه گشنه ها نماز بعد شام،زودتر از صبح ميخونى! ميتوپى به فكر نو از رو تعصب! جاى مهر رو سرت ميده گواهى كه ميرى بهشت و منم خب پر ميكنن تو تنم سرب!!!! [قسمت پنجم] اسير رنگ جنگ يا جنگ رنگم! نديده دستم تاحالا بند كفشمو، هميشه بستست! ناموساً انگارى خاليه جاش تو حرف من مرد! مرد: دستش بلنديه، زندگيش پر پستى بلنديه، هميشه جار ميزنه غمهاشو، بلند ميگه ، عاشق برج ولى از تو كلنگيه! دستش بلنديه چون مرد كمه! چون سكس مد شده تو يه تاكسى با غمه، بعدم قهوه خونه نقل افتخارات! بينم؟ آبجى خودتم بود افتخار داشت؟؟؟ ديدي؟ يارو ميره واسه فروش كليه اثاثيه منزل و بعدشم كليه چون بچش مريضه، گير و گور! مردى به ايناست! مردى به شعوره! مرد اونه كه ميبره ميندازه دور واسه اعتقادش چون ميدونه مرد نيس! تازه اگه مردى به اونى كه ميبره باشه! يعنى ٢دونه انجير كه بابابزرگم ميگفت سگم داره پس: شرف به شر نيست نه! تبر بزن ريشرو، ما ميكاريم بيشتر! تو فقط ميخواى شيكتر از قبل شى، عمل لاپات نيست همش حرفى، ازت بيشك هست سيصد راس، ميشن فقط تكا پياده از كشتى! بقيه هم نيستن اصلاً لايق هيچيو گير كردن تو يه جزيره ميشن غرق روياى قايق زندگى! جالبه نه؟؟؟ خاتمه پس نميدم حرفو، كلى مرد مُرد كه بگيرن مردم كاسه به دست؟؟؟؟ نه! فاسده پس مغز، حق بده بم راجع به حق بخونم! مشتركاً تنگه دلامون واسه يه مرد كه باشه يه دست! نه قاصد حاكم قاتل پست، نه زاده ى مرگ، نه شاهد درد! [قسمت ششم] زمان واى نميسته آونگش، تركاى ديوار پر نميشن با رنگ! قانون زندگى خيلى خيلى سادست: فقط صرف فعل {دادن} بعد (مسيرو ادامش) زير بارون دنبال چتريم واسه ماهيا كه خيس نشن! جلو جنگل و گرفتن درختا و كمك حالمون نيست تبر! نه بي ثمر نيس هيچ درختى، زير سايش ميشه رفت! باس مشعل بود، باد با شمع خاموش نيست طرف! شنابلد تخمشه بشه كشتيش غرق، واسه رسيدن بي ترس ميره! مگه بالاتر از مشكى هست رنگ؟؟؟ بي تلفات جنگ؟؟؟ نه سمت خدا سنگ پرت نميشه تا وقتى تو رگا ضربان هست! جمجمم ميخوره ترك از بس توش حرف! از وقتى يادم مياد بهم دس بند بوده رپ! هرشب تو شهرم قدم ميزنم پى پيدا كردن ٢ تا دونه سنگ تو گوله برف! ‏Johnny