آن دوست که من دارم آن یار که من دانم شیرین دهنی دارد دور از لب و دهان داند وقتی نکند با من کان شاخص صنوبر را بنشینم و بنشانم گل بر سرش افشانم ای روی دل آرایت مجموعه زیبایی مجموع چه غم دارد از من که پریشانم دریا که نقشی ماند از طرح وجود من چون یاد تو میارم خود هیچ نمی مانم ای خوب تر از لیلی بیم است چون مجنون عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم ای کاش زمین دشمن گر روی به من آرد از روی تو بی زارم گر روی بگرداند ای کاش زمین دشمن گر روی به من آرد از روی تو بی زارم گر روی بگرداند