Majid Kazemi - Khali lyrics

Published

0 223 0

Majid Kazemi - Khali lyrics

(متعهد میشوم که خطا های گذشته و ظلم و فساد دیگر تکرار نشده...) (و خطا هم کردیم و من تصدیق میکنم که خطا کردیم. هم ما خطا کردیم، هم دولت خطا کرد، هم شورای چیز خطا کرد... همه ما خطا کردیم) كوچه خالى بود كوچه خالى بى تو عارى از هرحس و خيالى جانم از دوريت باكرى شد همتى كن با اين زرد شمالى بيست سال زياد نيست عمر آدمى ست با دستمال سياه روى چشم هاى ميشيت با لنگه ى دزدى كفش مسجدى شده ام فرار كن فرار كن فرار کن مى ميرى مريم نشست تا كوچه خونى نشود از ترس با چادرى سفيد و گلى از ياس شكسته آنقدر سرخ سوخت سعید ما قطعه قطعه شدیم قطعه های تكثيرى با قسط هاى جامانده شعار مى داديم آن مرد آمد با خنده هاى مشعشع و مشكوك آن مرد كه خوب بود و حامله مى كرد ما سقط شديم از مادران تخديرى ما نسل روشنى كه تا عمق خيابان سوخت ما هار از كتاب تا كوچه را گاز بگيريم بمبى كنار گوش مدرسه تركيد آقاى نوربخش كثافت آن ناظم تكبيرى پيغام روشن حبس در چشم كبود تو بود مسعود بگذار بيست سال ديگر سرخ با بوى تلخ پاى چاك خورده از زندان با هم لذيذ بشكافيم مغز آن وكيل تسخيرى آنقدر مادرت ظرف شست كه آب شد آنقدر عكس تو را ديد و كور شد اندوه بزرگى ست انبوه انتظار تو سهم زخم مرا از حبس هات مى گيرى تو خشك شبيه نگاه در عمق غربتى ناعادلانه تر از زندگى در برابر مرگ آيا هنوز روى پاى خودت گريه مى كنى؟ آيا هنوز لحظه به لحظه با اخبار مى ميرى؟ شليك كرد تا تو خلاصه شوى در خويش آقا "ما" زياد بود آقا آنقدر زياد كه هر چه مى كشتيم تمام نمى شدند و خون تاريخ بود ريخته از خشم آخته هرچه مى دادند تمام نمى شدند پوست، رخت خواب اسيد چشم، چاله هاى منتظر "ما " تخت، روى تخت خوابيده مرده مى دادند تمام نمى شوند آن زخم ها براى مان غريبه بود سيگارم پوستش را مكيد مأمور بودم و معذور مرگ شغل شريفى نيست آقا "ما " كيف كودكى اش لبريز كينه بود اينطور بزرگ شد بى پدر انگار كه زندگى برايش حقى مسلم است مادر گذاشت بگذرد از زير كتاب، تلخ بعد همسرش ديوانه شد و شعر مى نوشت ما در محله اش روى رد پاى پليس مى شاشيد شورش چه مزه اى دارد آقا شور شور شور ما مادرش … سردار ما را نجات بده سردار خاردار