؛{مقدمه: مهراد هیدن}؛ شیرین یه لحظه یهو میشه بدترین مزه عالی، بالا باز دوباره پایینه از صفر سعی میکنم بذارم، یه جا زیاد یه جا کم با اینکه راه زیاد جلومه ولی نمیدونم چرا من ؛{همخوان: مهراد هیدن}؛ همیشه میرم سمت دردسر تا میشن درا یکی یکی بسته هنوز نیومده سریع رفته میدونم واقعی نیست ولی سخته همیشه میرم سمت دردسر تا میشن درا یکی یکی بسته هنوز نیومده سریع رفته ؛{پس همخوان : مهراد هیدن}؛ میدونم واقعی نیست ولی سخته میدونم واقعی نیست ولی سخته میدونم واقعی نیست ولی سخته میدونم واقعی نیست ولی سخته میدونم واقعی نیست ولی سخته ؛{قسمت اول: سامان ویلسون}؛ میدونم میدونی من فرق دارم با همه اینا روزا پیش هم نیستیم ولی شب اینا تو میخوای بریم زودتر من میگم نریما من اونجا زیاد بودم خوشم نمیاد از اینا دوتا ایندیکا دوتا ستیوا دلم پره حرفه و میگم نگیا توی دریای پر موج و پر عمق و پر کوسه تمرکز من رو پریا با تو عجیبترین شبامو داشتم که باید تموم میشد زود ولی باز من بیشتر میخواستم ازت از اون چیزی که هستی میخواستم بریزم وسط فقط با هر دستی حال خوبو بدمی، آبرومو نبری منو ول کن آروم نمیخوام باشه اصلا هیچ خبری چپ و راست تو از هر وری فقط شری و خطری تو این چند سال منو نابود کردی تو از هر نظری ؛{همخوان: مهراد هیدن}؛ همیشه میرم سمت دردسر تا میشن درا یکی یکی بسته هنوز نیومده سریع رفته میدونم واقعی نیست ولی سخته همیشه میرم سمت دردسر تا میشن درا یکی یکی بسته هنوز نیومده سریع رفته میدونم واقعی نیست ولی سخته ؛{قسمت دوم: سامان ویلسون}؛ هر وقت با تو پریدم اول گفتم و خندیدم ولی بعدش ترسیدم، خوابیدم ولی پریدم زیر پتوم لرزیدم توی تختم غلتیدم ناراحتم شدیدا که پا نشدم آفتابو ندیدم هر روز بدتر میشم، دوستام دارن کم میشن اخلاقام سگ میشن با دنیا لج میشم وای می ایستم لق میشم، میشینم کج میشم حتی نمیتونم بنویسم به هم ریخته افکار و اندیشم ولی با تو گرم میشم شده بد عادتی دوازده و یک و دو و سه تا هر ساعتی خوب و بد و متوسط تو هر حالتی با روحِ مریضم زدم به سلامتی تو واسم یه سوالی که نداری علامتی موقعیتا رد میشن و من حواسم نی نمیخوام هیجانی نمیخوام حرارت پَ تو رو به خیر و مارو به سلامت ؛{همخوان: مهراد هیدن}؛ همیشه میرم سمت دردسر تا میشن درا یکی یکی بسته هنوز نیومده سریع رفته میدونم واقعی نیست ولی سخته همیشه میرم سمت دردسر تا میشن درا یکی یکی بسته هنوز نیومده سریع رفته میدونم واقعی نیست ولی سخته ؛{پس همخوان : مهراد هیدن}؛ میدونم واقعی نیست ولی سخته میدونم واقعی نیست ولی سخته میدونم واقعی نیست ولی سخته ؛{همخوان: مهراد هیدن}؛ همیشه میرم سمت دردسر تا میشن درا یکی یکی بسته هنوز نیومده سریع رفته میدونم واقعی نیست ولی سخته همیشه میرم سمت دردسر تا میشن درا یکی یکی بسته هنوز نیومده سریع رفته میدونم واقعی نیست ولی سخته ؛{پایانی: مهراد هیدن}؛ جای اونو بگیر بده من در این حالت تنم لقه چندتا دیگه دمِ تخته جاش پر میشه هر یه هفته اصلا مهم نیستش ولی سخته اصلا مهم نیستش ولی سخته اصلا مهم نیستی ولی سخته جاش پر میشه همین هفته همین هفته، همین هفته همین هفته