Farshad - Deev Va Fereshteh lyrics

Published

0 289 0

Farshad - Deev Va Fereshteh lyrics

؛[قسمت اول]؛ بی آب و علف ترین کوهِ منطقه رو انتخاب کرده بود و ساخته بود کاخش راهش از شهر دور بیرون نرفت أ بچگی که مسخره کردن شاخش رویِ در نوشته با دست خطِ بد خونه یِ دیوی که گیرِ توو لاکش یه بشقاب سوسک جلوش با آب کاکتوس سالادی از پشه ها دسر دُم مار بود شام تکراریِ هر شب ، و تظاهر به لذت بردن جویدن و فکر و ترس از اینکه یه روزی از شدت نفرت مُردن داد زد کجایی موشِ کورم بیا که امشب از خودم دورِ دورم کجایی ای بینا ترین بی چشم کجایی ای صاحب بینش بیا برگای درخت پاییزیِ روح سردم خستست از این همه ریزش پُرسید این طعم گَس (زمخت) چیه گفت رنج رنج رنج رنج پرسید چیو باور کنم گفت شک شک شک شک پرسید چطوری رها بشم گفت عشق عشق عشق عشق آتیش جهنمی یه کلامه میشه کور دیوو انداخت تووی برزخ بی حرکت توو دلش روشن شد یه مشعَل که تمومِ حرفایِ مغزشو رَد کرد دلش سنگ بود ولی زدش به دریا کوهِ بغلی ، شد مقصد ؛[قسمت دوم]؛ کوهِ همسایه ، یه کوهِ سرسبز خونه یِ یه فرشته ی بالدار که توو حیاطش همیشه بویِ نم هست زندگی همیشه تووش جریان داشته دَم در که رسید ترساش رفت با صدایِ زمختش فریاد زد آی فرشته منم من ، خرابِ محتاج مرمّت پایان محتاج از اول ، از خودم افتادم عقب تر من یه گازم که کسی کشفم نکرد راضی ام به سوختن با جرقّت این منم دیوِ دلداده یِ تو دلبرِ درمانگر درداِ من منم گُم شده توویِ گُرگ و میش تویی امیدِ فردای من خُشکم خشکم خشکم خشک تک درختِ صحرایِ من باور نکردنی بود در باز شد طنین صدایِ لطیف فرشته مخلوط با نگاهی با کلی کرشمه دیو پیشِ خودش میگفت که این بهشته دستایِ چهار انگشتیشو گرفت کشید توو گفت منتظرت بودم گفت مطمئنی که اینو میخوای ؟ دیو با حرکتِ سر تصدیق کرد دیو گفت برایِ یه بار بوسیدنت حاظرم تا ابد تنبیه شم لباشو بوسید و در یک لحظه خونه و فرشته خاکستر شدن و دیو معلق