Farshad - Bekhab lyrics

Published

0 288 0

Farshad - Bekhab lyrics

همخوان بخواب بدون اينکه ساعتُ کوک کني،بخواب به روياهات بپوشون از جنس حقيقت لباس تنها جاده ايِ که پيدا مي کني توش نجات،بدون اينکه ساعتُ کوک کني بخواب بخش اول چه بيداريِ پوچي چه پوچِ بيداري،چه کسل کننده چه روح بيزاري تا چه حد فرسوده چه کوهِ بيماري،انتظار واسه شب چه روزِ بيکاري يه سي ديِ پر خَش که ميخونه هنوز،کلي کرم تويِ مغز تو مي لوله هر روز کرده ها و نکردتُ مي آري جلوت،خيلي دوست داري به خودت بگي بيهوده نبود زمين عين يه تنور ميچرخه کسي زياد بِش بچسبه زغال مي شه،تو چطوري؟ خمير خامي يا که سوختي؟يا از اين پخته هايي که فقط شعار مي ده؟بخار مي شه تو نه اوني که زندگيشُ توو قمار مي ده،نه اونکه واسه توالتشم دلار مي ده توو بيداري دست به هرچي زدي زغال مي شه سگ لعنتي درونِ تو هار ميشه فرشته ي مورد علاقت عزرائيل،رنگ مورد علاقت مشکي رنج بغل بيداري بيداري بغل رنج،کريه ترين صحنه ي سکسي دعوا و لجِ خودت با خودت يه طرف،خشن ترين لحظه ي حسي به سرت مي زنه،قلبت خونتُ محکم تر به رگت مي زنه ميري با مشت تويِ ديوار بخش دوم نه حافظ و نه قرآن و نه انجيل و نه تورات،بهانه واَه و آه و خستگي و نه دعات نميکنن کمکت اوضاع خطريه،انگار وسط يه چهار راه خالي کردي باطري چه صحنه ي پوچي چه سکانس تلخي،وقتي فقط خودتي و بازيگري بات نيست خيره اي به چراغي که چشمک ميزنه،داري هيپنوتيزم ميشه خوابت مي بره چشاتُ ببند و برو به خواب،بيداري نميده تورو نجات اونجاست که مي آرن تورو حساب،ساده و به دور از مُد و لباس بخواب آروم باش،تف توو بيداري و قانوناش خواب همه چيزايي که نداري رو ببين،لاغر بمون بين اين پوچ بيدار قوي تف توي بيداري و بازوهاش فرشته ي مورد علاقت عزرائيل،رنگ مورد علاقت مشکي رنج بغل بيداري بيداري بغل رنج،کريه ترين صحنه ي سکسي دعوا و لجِ خودت با خودت يه طرف،خشن ترين لحظه ي حسي به سرت مي زنه،قلبت خونتُ محکم تر به رگت مي زنه ميري با مشت تويِ ديوار همخوان بخواب بدون اينکه ساعتُ کوک کني،بخواب به روياهات بپوشون از جنس حقيقت لباس تنها جاده ايِ که پيدا مي کني توش نجات،بدون اينکه ساعتُ کوک کني بخواب