[Verse 1] اگه شب هاي تار زير فشار کار مثه من زل ميزني به ستاره ها تو فکر يعني هست کسي کنار ما يا که نيست کسي فقط ماييم به ياد ما يعني نيست دلي؟ تنهاييم به خواب ناز؟ همه شيفته ي فردايي به کام ما چند هزاره سال رفته تو يه نگا به قول خيام : هر يه جا يه خاک بوده چش نگاريو يه يادگاري باشه يه يادگار وقت وصال ما باشه يه جاي پا ، باشه يه راهنما ، برا اوني گذاشتي از خودت به جا باشه دستمون هردم حساب کار نشه قصدمون رفتن به خواب ناز بشي دچار خواب ، با يه اشاره ما ميشيم غبار باد ، نشيم چه ساده خاک بعد نوه نتيجه ها نيست کسي به يادت نيست صبح و سحري اين آخرين خوابه گوشه خونه خاک عکساي بالاي قابت شايد حمد و سوره و آب پاشي رو خاکت...آه [Hook] من نميخواستم ... کنم فرار از فردا هر چي بود گذاشتم ... لب مرز و پرواز گذاشتم و باختم و خودمو بعد ساختم و عالم و آدم و کنار هم خواستم [Verse 2] چند خط خيالي دور زمين کشيدن با جنگ و بیگاری تورو به زير کشيدن مرز يعني چي ؟ يعني برات حد گذاشتن با اون خط خيالي برات سد گذاشتن بينت فرق گذاشتن ، از تو مرگو خواستن خوب تختو خواستن , حکم شهرو خواستن بعد چند وقت ميبينم جنگو باختم يعني من نباختم ، همه دنيا باختن غير از چند نفري که همش تختو داشتن همون چند نفري که از تو قتلو خواستن طرز فتحو يافتن ، رمز قبرو يافتن همون رمزي که بوده زير تاج سليمان فکر کن چند نفر الان صاحب دنيان کمتر از يه درصد ، وارث دنيان نميترسم ميکنم حادثه عنوان... [Hook] [Verse 3] دوست داشته باش به همه عشق بورز چرا داشته باشيم اين همه فکر هرز ؟ طلسم من ، طلسم مرد و زن کنار هم رد شيم مثه جسم سرد واسه رنگ مرز دين بديم حس بد اينه بد بختيم ، اينه قصه ام افسوس تلاش روز افزونم خامه مشروب حرام ، خونه هم خون حلاله کو يه حيوان که همنوعشو بکشه ؟ ولي انسان ، همش بکشه و بکشه سر حرف يه نفر همگي حمله آخه مردک احمق عملت قتله بردگي بسه ، حق تو دستت بگيرو نذار که بذارن فرق با نسلت و تو به خاطر رنگ و رسمت اينا همه قصست نذار بد شه نقشت [Hook] [Outro] کنم فرار از فردا ... لب مرز و پرواز ... باختمو ... پس ساختمو...