Ø›[قسمت Û±]Ø› رو یه لبه Ù… زمین صدا Ù…ÛŒ زنتم آروم در گوشم میگه بپرم بالا سرم آسمون زیر پاهام یه ساختمون سه طبقه ست دو به Ø´Ú© تو یه برزخ بین خوب Ùˆ بد بین خواب Ùˆ بیداری بین توهم Ùˆ واقعیت بین درست Ùˆ غلط با دنیا غریبه Ù… نمی دونم قضیه چیه قدرت وایسادن یا جرات پریدن؟ ها؟ واسه من زندگی یه چرخه ست یا باهاش Ù…ÛŒ چرخی یا خودتو جدا Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ ازش تو تش میشی من Ú©Ù‡ Ùاصله ت با مرگت میشه یه Ùشار رو پنجه ت Ù…ÛŒ پرم Ù…ÛŒ رسم به طبقه سوم Ú©Ù‡ یه خونه ست Ú©Ù‡ توش یه خونواده وقت Ù…ÛŒ گذرونن بابای خونه روی مبل با یه لیوان چایی جلوش با یه زیرپوش آبی بدرنگ تنش از زیر قاب عینکش روزنامه عصرو Ù…ÛŒ خونه جلوش تو تلویزیون یه اتوکشیده اØمق دروغ Ù…ÛŒ باÙÙ‡ واسه مردم بدبخت مامان خونه کجاست؟ اونور Ùکرش مشغوله بد اینو من از Øرکت بی صدای لباش Ù…ÛŒ Ùهمم توی زندگیش Ùقط بوده نگران بچه Ø´ بچه Ø´ اونور تو یه اتاق پشت یه میز با یه هدÙون تو گوش از آزادی Ù…ÛŒ نویسه واسه تغییر مسیر مردمی Ú©Ù‡ ژنتیکی دیکتاتورن همه دنبال جنجالن اون دنبال یه جرقه ست دنبال کش٠راز زیر بالهای یه پرنده ست اونا منو یه Ù„Øظه دیدن هل شدن سریع دویدن به سمتم من رد شدم اونا به من دیر رسیدن به من دیر رسیدن به من دیر رسیدن Ø›[همخوان]Ø› رد شدم رÙتم ازونایی Ú©Ù‡ Ù¾ÛŒ جنجالن از این زندگی سقوط کردن سقوط کردی سقوط کردم سقوط کرد Ø›[قسمت Û²]Ø› منو جاذبه Ù…ÛŒ کشید پایین یا شاید داÙعه هل Ù…ÛŒ داد نمی دونم هر Ú†ÛŒ Ú©Ù‡ بود سرعتم بیشتر شد رسیدم به یه اتاق پر دود پر سکوت یه جوون ØÙ„ شده لای صدا لای Øرو٠تØت نظر تØت شنود ولی Ù…ØÚ©Ù… Ùˆ مغرور رÙیقاش اونو ترک کردن با دشمناشم نه دلیلی واسه ØµÙ„Ø Ø¯Ø§Ø±Ù‡ نه چیزی واسه جنگ کردن من تو هوا معلق بودم یه هو دید منو دوید به سمتم از Øال Ùˆ روزش بیشتر نمی Ú¯Ù… کلاً بعضیا قرار نیست بÙهمن پس Ú†Ù‡ Ùایده Ú¯Ùتن؟ بعضی وقتا باید رد شد Ùˆ رÙت مثل من Ø›[همخوان]Ø› Ø›[قسمت Û³]Ø› طبقه اول یه دیوونه ست نا امیدی Øاکم خونه ست جلو آینه وایساده Ùˆ با خودش Øر٠می زنه Ú†ÛŒ میگه نمی دونم Ùقط تند تند پلک Ù…ÛŒ زنه Ùˆ انگار Ù…ÛŒ Ú¯Ù‡ Øالش به هم Ù…ÛŒ خوره از این زندگی چرت در خونه نیمه بازه الآن پا شده Ùˆ داره Ù…ÛŒ ره سمتش Øی٠تو Ùکر سقوطه تو Ùکر انتقامه از کی؟ از تو از خودش از من از همه آدمای این شهر Ú©Ù‡ همو نمی Ùهمن جلوشو نمی گیرن چون این یه جنجال جدیده همین الآن کلیشون این پایین وایسادن از من Ùیلم Ù…ÛŒ گیرن منتظرن ببینن Ú©Ù‡ من Ú†Ù‡ جوری Ùˆ Ú©ÛŒ Ù…ÛŒ میرم Ø›[همخوان]Ø›