کاش میرسیدم به لحظه ای که زندم و / تلخ میشه قطه کم کم برام
تویه تاریکی هام از وحشت کوهی نسازم / ترس داشته باشم ولی چیزی نبافم
بفهمم که همونطور که تابید خورشید / صدای شب میرسه که تاریکی پوشید
بفهمم که اگه چیزی نفهمیدم / دست بلند و داد بزنم از چیزی نترسیدم
از اینکه سره راهم خیلیا بودن / ترس داشتم ولی همیشه مصمم بودم
یه روزی میشه چه خوب یا بد / همه بدیارو به تنهایی بسوزونم
آروم باش احساس تاسف کن / ابراز تاسف کن آرزوهات زیادتر شد
بشینو خوب و بد کن / بینه خوبا بد شو
بگو من نمیفهمم تو ام منو نفهم فرض کن
××××××××××××××××××××××××××
نمیفهمم شاید نفهم بودن عادیه
نمیفهمم بازم نفهم دیدم عادیه!؟
نمیفهمم نه ...
××××××××××××××××××××××××××
از قبل عید تا الآن مونده سرما رو تن / همینجوریشم خیلی سرپا موندم
انقده نمیفهمم پا نمیشم صبارو تخت / ترارو پر دادم شدن خشکا خردتر
یه خنده سر دادم تو فکرم سردارم / که خوشحاله جنگ تمومه و سر دارم
همه چی بی نظمه حتی پرگارم / دایره نمیکشه نمیدونم سرکارم با کیه
خاکیه همه سربالم / نمیفهمم با بقیه فرق دارم
تو آینده میگردم با این که تو الآنم
هـــــی
نمیفهمم کجام داد زدم نعرم پخش شد / من نمیفهمم تو ام منو نفهم تر کن
نمیفهمم یه بار دیگه از سرم رد شد / بگو من نمیفهمم تو ام منو نفهم فرض کن
××××××××××××××××××××××××××
نمیفهمم شاید نفهم بودن عادیه
نمیفهمم بازم نفهم دیدم عادیه!؟
نمیفهمم نه ...
پایان ...