؛[قسمت اول]؛
دست صلحو میگیرم، میدم تو دست جنگ!
از خیابون ردشون میکنم همین کارو بام کردن، وقتی بودم بچهتر
به بخت بده یه طالع بد موقع
مثل یه بیتی که دوسش داری و خط خورده
بیا غنچههارو تقس کنیم قبلِ اینکه بشن پژمرده
یه کام من یه کام تو
حالمون خوب چشا قرمز چه تابلو
گاهی دوست دارم دوزیست باشم
برم زیر آب تا نبینم این آدمای عنو رو خشکی
حرص بخورم چرا نگرفت طلارو کشتی؟
واس دیدن افق باید سوار موج شی
عین زمین مغز نشست کردو کلی جادهرو بست
هیچجا رات نمیدن، با این سرو وضع
نامجو بازی یا پالت گوش کن؟
حواست هست یا کردی مثل پازل روش قفل،
میگن آخرین فیلمای هالیوودو از بری
میگن نداره نظر دیگران روت اثری
میگن محکمی بیرونت سفت توت عسلی
بگو چی کشیدی تو کودکی
حالو بخشیدی نباشه تو آینده کدورتی
شلخته مثل تختت که میلولی توش رنگ از رخ رفته
انگار به همه جا راه داره این بنبسته
عزمو جزم کردیم تو فقط رخصت ده
؛[قسمت پایانی]؛
یه عده همیشه هستن که شطره بزنن دورت
انقد جوش نزن بالغ نمیشی