بعضی روزها وقتی پامیشی همه چی عالیه
بعضی وقتها نیمه پر لیوان هم خالیه
گاهی وقتها همه دنیا تاریک و سرده
گاهی آسمون همه جا آبیه، آبیه
بعضی وقتها وقتی که میشینی کنارم
هیچ حرف تازهای واسه گفتن ندارم
بعضی وقتها که ازم دوری یا دوری
فریاد همه دنیا رو تو سینه دارم
بعضی زیر چترن بعضی خیس میشن
ولی بعضیا بارونو حسس میکنن
بعضیا از طمع کور میشن میمیرن
بعضی چیزی ندارن ولی اونم باهات نصف میکنن
بعضی دنبال موشک بالستیکین
بعضی دنبال عشقای پلاستیکین
رنگها اسیرن به بوم نقاشی
پرنده ها زنجیر به آسمون آبین
آبین آبین
میشه مثل ابر بود، سبک و آزاد
یه ابر کولی، سوار بر باد
میشه مثل سرو بود، با ریشه در خاك
یا یه کوه سنگی، پژواک فریاد
مثل رود جاری، مثل جنگل سبز
زنده به امیدیم تا امیدمون زندهست
زندگی یه راه پر منظره واسه دیدنه
رفتن مهمه نه اینکه رسیدن
نه اینکه رسیدن
نه اینکه رسیدن