قسمت اول :
رفیق میگن هوا بر سرده ولی / نسبت به هوای دلِ من
یه شوخیه مسخرست ، که میخواد بده منُ قلقلک
میخوام ابرایِ دورمُ جر بدم / میخوام بلند شم ، میخوام زنده شم
میگن یه چیزی هست به نامِ حق / که فک نمیکنم هیچوقت به ما بدن
میگه فقط منُ صدا بزن / تکیه کن بهم ببین کنارتم...
ولم کن بذار بتابه شمع ، بهم / ولم کن بذار به گا برم ، هه
هیچ چیزی مطلق نیست ، غیرِ سکوت تو شبای من
غیر از مردنِ شقایقم ، غیرِ بحران تو شرایطم
قسمت دوم :
من ، یه لکه ی سیاه تو برف / من ، اونکه بوده زیاد توم حرف
من ، همون مردِ مشکی ، که تسلیم نمیشم و بی سانسورم
بی سانسور
مشکی پوشم
ولی روحمُ نمیفروشم...
میپوشم مشکی تو شب ، مشکی تو شهر ، مشکی تو ختم ، مشکی تو جشن ، مشکی تو غم
توی تاریکی من حسی توش هست ، که سفیده ولی هنوز مشکی پوشم
مشکی پوشم
ولی روحمُ نمیفروشم...
مشکی تو عقد ، مشکی تو بند ، مشکی تو جهنم
ولی روحمُ نمیفروشم...