؛{قسمت اول: حسین اپیکور}؛
جمعه شب بد مست منتظر شنبه
روده هام کره که کرده
ولی همیشه رو لب یه خنده
چوز غم اومد و زود
لای لبا گرفت خونه رو دود
جفت چشا تو هم و خون گوشمو سوت
میکشه میکنه روحمو شوت
نمیتونی اینو درک کنی
تا وقتی نیستی تو من
به دنیا گیج اومدم
تا آخرش گیج میمونم
بد رو وید و ویسکی اونم
لش انگا صد و بست کیلو ام
مثه دیوار دز میره بالا
از اون اولم ریسکی بودم
کویر آب نی انگار
داره تو مغزم باد میاد خب
توی همه مولکول هام
قحطی عین آفریقاست و
اون دنیا زیباست و
نمیرم تو نخ مادیت چون
چشه داره بسته میشه و
کم کم دیگه خواب میخواد و
؛{همخوان}؛
جمعه شب بد مست منتظر شنبه
روده هام کره که کرده
ولی همیشه رو لب یه خنده
چوز غم اومد و زود
لای لبا گرفت خونه رو دود
جفت چشا تو هم و خون گوشمو سوت
میکشه میکنه روحمو شوت
؛{قسمت دوم: حسین اپیکور}؛
صبح پا میشم و مردم
که خیلی عادی دارن سر کار میرن
بیحسن همه باز بیشک
همُ میبینن و یه نمه شاد میشن
انگار دو تا دستا بسته
بدجوری همه مغزا خسته
فقط میخوان روزا بگذره
نمیدونن اینا برنامس هه
روزا پی نون بدویی
شب بیایی و زن و بغل
کنی و با جنگ و جدل
فقط بدی وقت و هدر
باید بشی درس و بلد
ولی بفهمی اصل و غلط
حالا اگه به حقیقت
رسیدی نزنی حرفو فقط
اینا میخوان استعدادتو بذاری
برا اختراعات
باید فکر نفع جمعی باشی
تا خوب باشه باهات اجتماع بات
اینا میخوان سرعت بگیرن
خودشونم دورم بشینن
نیمخوان تک باشم و
خدا رو تو وجود خودم ببینم
؛{همخوان}؛
جمعه شب بد مست منتظر شنبه
روده هام کره که کرده
ولی همیشه رو لب یه خنده
چوز غم اومد و زود
لای لبا گرفت خونه رو دود
جفت چشا تو هم و خون گوشمو سوت
میکشه میکنه روحمو شوت
؛{قسمت سوم: آتنا اپیکور}؛
چشمات قفل رو دیوار و یه اتاق
اتاقی که انگار تو رو کرده زندونی
میدونی حق انتخاب نداری
نمیخوای بجنگی یهو میبینی وسط میدونی
تو سینت انگاری باز یه قلب بی ارادس
کجاس اونی که هر مشکلی رو میگه سادس
یه دل خسته منتظر یه عمر اسیر جادس
مشکلا زیاده میگی اینا دسته من نیس
فکرای بد و منفی
تو رو کرده ضربه منفی
نمیخوای بفهمی چی میخواد از تو مغزت
میگه پاشو بجنگ و بشکن هر چی حد و مرزه
بشکن هر چی حد و مرزه