ساده به کم قانع
یه تکرار غریبانه
تو آرزوی یه شهر یه جاده
بدون سانحه بدون مانع
عابر جایی که مشخص نیست
هنوزم نترس هنوزم ولی نه جاهل
کودکانه
توی جامعه یه شهر فاسد
هنوز قدمام تو راهن
هدفام تو پامن
کلم شقه خون تو چشامه
یه نسل یه صدای زخمی یه درد
یه فکر که بهم میگه تهش میرسم
یکی مثل من پر حرکت
یکی مثل تو رو جاده فلش برعکس
یکی مثل من پر گفته
یکی مثل تو یه نقطه وسط جمله
ما جفتمون بچه ایم
اما دنیا دیگه بچه نیست
هرکسی یه مسیرو ساخت
یکی خسته و یکی خسته نیست
من یه گلدون روی تاخچه
تو یه سیم خاردار دور باخچه
من درگیر درست شدنم
تویی سد مسیر بزرگ شدنم
باره خیلی چیزا رو دوش تو نچسبید
رو هیچ تنی آغوشت رو نبستی
فهمیدی خیلی چیزارو نگفتم
خیلی گفتم ولی گوش تو نفهمید
تو توی مسیر پر راه و من
یه مسیر بی جاده
تو توی بهترین روزای عمرت و
عمر من تو حبابه
حباب