قست یک :
همه می دونن که من رو،پای خودم واستادم واسه همین هر روز
با یه ورقه ی سفید تو دست می شم سه پیچ رو ضرب تا که واسه همه باز بشه معلوم
شما خودتونم خفه کنید نمی تونید تو موسیقی به سطح ما بخونین و بس
شما خودتونم خوب می دونید که هیچکسی نمی تونه وایسه جلو کلمات فست
شما طرفدار یه قهرمان تو پرتاب مکرر گلوله با طعم لفض کثیف یه رپ خونی که
تو خیابون زنگیشو گزرونده بمونینو ما هم مثل طوفان تلاطم دریاتونو
به هم می ریزیمو تو هم نمی تونی کاری کنی واسه همین حاجی راتو بکش بورو
بذار همین اول کار بهت بگم که من تیریپ ، ندارم با هاشیه و هر مدل درگیری
هدفون رو گوشمه که نشنوم هر چیزی تو هم ساکت دیگه پسر چون بد زیری
پشت میک شَر میشی رو در رو در میری پز میدی که تو بودی تو حبسو درگیری
دیر اومدیم تو بازیو دیر از میدون میریم ، وقتی داریم می ریم بالا یه دست تکون می دیم
بِتَم نشون میدیم نشون به اون نشون که تو داری می ری بالا کشون کشون ضیقی
بهتر که تو هم باشه سرت به کارت چون خیلی زوده واست بخوای بگی قویِ کارمون
شمارو می بینم که نمی تونید باشید مثالمون ما هم از بقیه جدا شده اینجا حسابمون
من می تونم تا آخر راه رپو یه تنه با کلماتو سرعت فَک بدم به گ* نگو چرا
واسا ببین چرا چشاش قلمبه شد دشمن چونکه گوشاش شنید همین الان یه مشت کلمات فست
همخوان:
بیا بین کیا دارن می دن اینجا کار بالا میون این تکراریا
بیا ببین کیا دارن می رسن به جایی که تو نمی رسی پَ به خودت فشار بیار
بیا ببین تو کلیشه چی داره خب واسه شما تا که گوشت حال بیاد
بیا ببین کلیشه ها یا کلیشه پلِی می شه تو همه ی پلِیِرا با صدا زیاد
قسمت دو:
بیا بشین ببین کیا می خوان بدن بیرون کاراشونو با من تا من کسی شدم واسه خودم آره
بیا ببین کیا می خوان کنن با ما رفاقتو آره دادا گنده شدن اینچیزارم داره
سکوت من با کلیشه تموم می شه واسه همین ازاین به بعد تا همیشه کار شما داره
چونکه علی بیدار موزیکایی که نشنیدی تاحالا تو عمرتونو واسه شما تو کلیشه داره
این تِرَک و می دم بیرون واسه همه کثافتا که ساعت ها پشت سرم حرف می زدن
خیلی وقته من من توی آسمون تاریکتون ستارمو بین شما برق می زنم !
خوب می دونید راجب چی حرف می زنم آره شما فنچ ها که تا،صدای ما
میاد همه کف می کُنید واسه همین پسر خوب بزن به چـاک
بیا ببین چقد آدم می خوان منو خراب کنن واسه بالا رفتن خودشون هه هه !
اینجوری که نمی تونن به پای ما برسنو تو هم واسه همین دیگه اصلا نترس
گوشات تیز باشه تا،تیر با شتاب بره توی مخت فرو بره چونکه اینجای کار
یکم واست مشکله که بخواد بشه حرفم هضم من،از بس هَروَر از مَن حَرف زدن بَسه(کافیه)!
منم همونم که هیچوقت نشده خب خسته؛ من اونم که قلمشو همیشه تو دستش
گرفته و آره پسر دشمناشو از پا در می آره مثل گاز اشک آور
روز به روزم تنها تر پس تا بعد خدافظی می کنمو خوب می دونم که کمه این تِرَک و گوش کنی حتی خیلی بیشتر از صَد بارم