قسمت اول - نوید
سر زد از افق مهر خاوران/ یا مادر بود یا هنرمند که چشش خواب نداش
البته مادر، هنرمند و هنرمند مادره/ اگه درست ببینی آخرش، بگذریم
این شهرو دود، میکنه تابوت/ توی دستگاه شور یا یه کمی بعد ماهور
اسیر مونده بین کوهاش، تن منم عین دود/ اگه منو از این شهر میتونی ببری بم بگو
بم بگو فرودگاه، برا اومدنه یا رفتن/ غربت برا رفته هاس یا برا اینا که هنوز هستن
بهم بگو که آفتاب، برا دیدنه یا سردرد/ میگرنی اینو خوب میدونه، بپرس ازش تو حتما
بهم بگو، خم شو و در گوش من بلند بگو/ بچه ی توی کوچه کو، رو پشت بوم خونه کو
بهم بگو حسرت یعنی پول یا تالار وحدت/ این همه عقده ی کهنه همیشه باهامه هر شب
همخوان - بامداد
دنیا به من گفت/ چی گفت؟/ در گوش من گفت/ چی گفت؟
کاری که دنیا میکنه/ سیاهو رسوا میکنه
مشکی رنگ نور میشه/ عاقبتم خوب میشه
دنیا به من گفت، خودش به من گفت
دنیا به من گفت/ چی گفت؟/ در گوش من گفت/ چی گفت؟
کاری که دنیا میکنه/ سیاهو رسوا میکنه
مشکی رنگ نور میشه/ عاقبتم خوب میشه
دنیا به من گفت، به من دروغ گفت
قسمت دوم - نوید
بهم گفت عاشق نشو/ وقت شدم گفتش نیستی
وقتی دید هستم گفتش، نمیشه، نمیشه
ما هممون دنبال یه نیمه دیگه ایم/ چون این یکی نیمه رو باختیم
اون یکی نیمه رو وقتی میبینیم/ که این یکی نیمه رو ساختیم
چند تا نسل قبلم، همه محصولات جنگن/ ولی نسل تلخ من هم، همه آتروز گردن
ابروها همه نخ، چشا دوخته به کف دست/ لباس میبافن از یه عشق به یه مانکن
روبروتو نگاه کن، الآن دیگه برا همیشه هست/ خاطرات خیلی قشنگن، ولی نمیشه گرفت از همشون عکس
عکس پریدن با، عشق به موندن با/ سکوت خونم با، خیسی گونم شد..
همخوان - نوید
زندگی بم گفت/ چی گفت؟/ در گوش من گفت/ چی گفت؟
کاری که دنیا میکنه/ آدمو هویدا میکنه
زندگی بم گفت/ چی گفت؟/ تو تاریکی گفت/ چی گفت؟/ تو سختیا گفت
چی گفت؟.. زندگی بم گفت.. در گوش من گفت.. چی گفت؟ چی گفت؟