واقعا مشکل مردم ما الان شکل موی بچه های ماست
خوب بچه ها دوست دارن موهاشونو هر جوری بزارن به منو تو چه ربطی داره
دولت باید بیاد اقتصاد رو سامان بده
فضای کشور رو آرامش ببخشه
امنیت روانی درست کنه
پشتیبانی بکنه از مردم
مشکل مهم جوانهای ما اینه که مدل موشون رو چه جوری بزارن و دولت هم نمیزاره
الان مشکل کشور ما اینه که مثلا فلان دختر ما فلان لباس رو پوشید
یا الان مشکل کشور ما اینه
یعنی مشکل مردم ما اینه
میخوام روشنی عقده مو خاموش کنم ولی نمیتونم حرفاتو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود پس مینویسم نامه ای به رییس جمهور
میخوام روشنی عقده مو خاموش کنم ولی نمیتونم حرفاتو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود پس مینویسم نامه ای به رییس جمهور
با عرض سلام خدمت رییس جمهور محترم
واسه گفتن این حرف میشمرم فرصتو مغتنم
تو که گوش میکنی به حرف هر سلیقه ای
میشه وقتتو به من بدی چند دقیقه ای
من نگرانم واسه تاریخ تحریف شده
واسه مغز جوونایی که تحریک شده
درد ما دوا نشد دکتر مملکت
که شعاراتون هم بدتر به ماها حمله کرد
مخم بیداره ولی ترجیح میدم باشه تو خواب
تا اینکه سینه ام بشه سنگ قبر آرزوهام
عمر من رفت به درک واسه نسل بعد
میخونم مثل اینکه فعلا به ما وصل درد
وصله کرد تیکه غمو بسکه من
میبینم نابغه هامون هم شدن مست گرد
هیچ وقت تصور نمیکردم بشیم اینطوری
که داشته باشیم میلیونها جوون دین گریز
ملت خلاف میکنن تا برن زندون واسه جای خواب
خیلیها وقتی مردن عکسشون بدرقه نشد با یه قاب
میدونم حرفای من میخوره تهش به بن بست
ملت میرن مسجد هنوز تا کفش بدزدن
بخدا این همه ادعا نیشخند داره
ایران صادر میکنه دختر هیجده ساله
رو زمین نشستی فکر کردی که اوج پس
امید من به نجات در حد معجزست
تو خودت خوب میدونی چقدر شده درگیری زیاد
بخدا قرآن روی طاقچه گردگیری میخواد
فقط شعار که دنبالش هستین فقط تا ما
بشینیم قرآن به دست بکنیم فقط دعا
سند حرف منه چهره سطح شهر
یه چرخ بزن تو دو نصف شب به بعد
نفس بکش این آسفالته که بوی خون میده
دقت کن یه جوون داره اون گوشه جون میده
میخوام روشنی عقده مو خاموش کنم ولی نمیتونم حرفاتو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود پس مینویسم نامه ای به رییس جمهور
میخوام روشنی عقده مو خاموش کنم ولی نمیتونم حرفاتو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود پس مینویسم نامه ای به رییس جمهور
تو گفتی دولت من دولت آرامشه
که ذهن مردم واسه حمایتت آماده شه
وسعت فکر منه از خزر تا خلیج فارس
نمیخوام ازم بگیرنش بشه دری که باز
برای بد شدن اوضاع و برای جنگ
حرفش مال تویه عواقبش برای من
هنوزم بهت زده مو نشستم من به حیرت
که چرا جای خون نیکوتینه توی رگ غیرت
کاشکی منم محافظ داشتم که دورم وای میسادنو دم میزدم از امنیت
ولی خیلیها دنبالم هستم الان که منو بگیرن یا که در رم از دست کلان
که اینم شده زنده بودن
حرفامو تموم میکنم میتونی قبولش کنی
یا به گرفتنم ظاهرا تمومش کنی
ولی بدون اگه بگیرم حتی خوی حیوون
قلمم با قدرت میچرخه حتی توی زندون
میخوام روشنی عقده مو خاموش کنم ولی نمیتونم حرفاتو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود پس مینویسم نامه ای به رییس جمهور
میخوام روشنی عقده مو خاموش کنم ولی نمیتونم حرفاتو فراموش کنم
وقتی قلم و کاغذم توی دست من بود پس مینویسم نامه ای به رییس جمهور