بخش اول :
خونوادم ، 6 نفر غریبه / که چهره ی واقعیمُ هیچکسم ندیده
قصد کمک ، منُ میزنن زمین هی / انگار اینا نمیشنون فقط ، میشنون بقیه
نمیدونم کی شدم من با اجتماع ضد / میگن واسه خوشی ، فقط عشقه لازم
ولی آشوب حسی نداره که بش بنازه / انگار همین جملاتم از رو التماسه
نه این اُرژینال نی ، این یه اقتباسِ / از رو لحظاتِ تنهایی تو انزوامه
انگار از گوشای مردم یه انتقامه / همین مردم که فقط فکر اسکناسه
سبز زرد ، سبز ، سبز ابی / صد تایی ده تایی ، ده تایی صد ده تایی
بهت قبولوندن مقصد داری / فقط خفه شو ، حرف نزن ، سر پایین
بخش دوم :
بیام اعتراض کنم میگن کفرانِ نعمت / خونوادم بهم میگن معتادِ ولگرد
نق نزنم بذارین خلاصه بگم / انقدر داد زدم دیگه شدم رسوایِ ملت
نگاه بنداز به وصیت نامم / به خواسته هام ، همش اقلیت دارن
به خوارکسده هایی که بم تسلیت دادن / به خاطراتِ تلخی که تغییرم دادن
بعضی لاشخورن بعضی کفتارن / بعضیم که غریضا مریضن ، بدخواهن
منم ترسیدم تو کهریزک نبینم اقوامم / آره اول بودم ، همیشه از آخر
درکل کسی تخمش نی کلا ، پا صحنه مرگِ من تخمه شیکوندن
رو سنگِ قبرِ من ، کُربت میروندن / بعدم نبشِ قبرم کردن ، گفتن راه برو
منم رفتم ، بریدم ، ( حالا ) میخوان بپرستم / اونی که نبوده حتی بهتر از من
میگن جلو دردا باش تو سفت تر از سنگ / ولی جلو دردا دوس دارم بزنم لنگ
میخوام فرو برم توی خودم مثل خرچنگ
میخوام برم ته دریا و نفس نکشم ، نه که ریسمانِ الهی رو بزنم ، چنگ...
بخش سوم :
بذار آزاد شم داداشم پاداشم اینه
من که زندانی بودم همش ، حالا شبیه به / یکی شدم که هیچ افتاب ندیده
ولی ندیدی چیزایی رو که آرمان شب دیده
نرو سراغش تو باتلاق کپیده / نرو سراغش تو مرداب کپیده...