؛[قسمت اول]؛
انتظار واسه ظهور
یا قیامت ؟
یا آتیش تو قنوت ؟
میده نجاتت کدوم ؟
خدا ؟
همونکه به نامش شروع میشه کارا
غریبه اس پیش ماها
مارو کرده ناهنجار و دیگران و ریشه دارا
همه میخوان که...
میگردن هفت دور انگار حاجی ان
طواف نیاوران
همش تو زیاراتا
این همه آدم دیدی تهش موندن کیا برات ؟
باورا زخمی ان
وقت عیادت هاس
فامیل درجه یک که نه !
ولی جزو آشناها اسمت هست
بیا تو کتت رو درار
نگیر خودتو برام
عین همیم همه
لباس که نمیپوشونه جهل رو
پس چی کردی تنت ؟
حتی اونکه جوونه اونکه مسن نیس
شده یه بزدل با شور حسینی
؛[قسمت دوم]؛
جایی که توش همه وضع ها توپه
از مرحله شوتن
یکی هم به تورت بخوره در میاد تو زرد
ناجام درگیره با ناجی
گذشته که رد شده حالا چی ؟
بنده ی خوبی بودی فکر پاداشی ؟
لغزش و گناهم یا تقصیر شانسه
یا خشم باعث شده تا زنجیرت وا شه
نگرانی که کی میرسه مهدی به دادت
با همه این سوالا درگیره ذهن
هول نباشین به همه درد میرسه
خلاصه که باید ایمانت ام مناسب هدایت بشه نری راه رو کج
دم اونی گرم که سریع بار و بست
فهمید خودش راه نجاتشه
بیتیِ از یه کتاب شعر
که سرودنش دست ما نیست
جبره دیگه نشو عصبانی
؛[قسمت سوم]؛
همه دنبال یکین که بیاد پاک کنه کثیفی رو
صاف کنه کجی دید
فرهاد کوهکن بشه...
همه همم باور دارن جزو اون گروهی ان که میمونن
زمین هوا نیرو دریایی
فقط کافیه باشی توشون
خداروهم بنده نیستن
بی رو درواسی میگم انقدر دکمه ای ذهنت که
جاتم درسته فکر میکنی پشت به قبله ای
نترس!
اونو داریم شکر که زنده ایم
وقتی فکر باشه درست همه حوری ان
کاما شیرین انارا خونی رنگ
کبوترا لباسای شب پوشیدن
حرف ها حضوریه نه که باشه گوشی دست
سرفه نمیکنیم نگرفته ایران سل همه جا رو
قاتل نمیشه قهرمان و
یه جوون نمیمیره تا یه پیر باشه سرپا