؛[مقدمه]؛ لِی بیست و سه ؛[قسمت ۱]؛ واسه علّافی ندارم من حال و حوصله به فکر پیشرفت فردام و کار و توسعه رفاقت به کنار برام اول کاره چون دیدم موفقیت تش لبخند داره من اومدم بسازم اگه نمیتونی نکن ته نقشه و رارو اگه نمیدونی ندو نکن خایه مالی سعی کن تا بشی یکیشون جوکهات لوس میشه پاچه خار تو خیلی بگیشون برنامه هام شدن همه محکم و ست قویم رو کار بدجوری قرصم و سفت منتظر نمون تا که بدن فرصت و بهت سنگین برو قوی اصن شل نکن چت منم ترجیح میدم باشم یه جا ایزوله ناب جای اینکه بسوزم بخوام بشم هیزم داغ زیر زمینیم آره ولی سقف هدف پس مهم نیست برامون ما حرف طرف ؛[همخوان]؛ میگفتی بر نمیآد کاری آزم میشدی شاکی از عمد نداشتم باکی از جنگ هوامو داری اصن ؟ موندی از بازی عقب همه هم راضی ازم میدونستم میتونم ثابت بشم اضافه کارهای دورم ساکت بشن پس برو بریم ، باهم برو بریم باهام ما برو بریم باهم ؛[قسمت ۲]؛ میگه با موزیکت فکرم سرگرم میشه هرچی میرم جلو راه برام سخت تر میشه این کامنتهای بد میدن بد سرگیجه همونا ببیننت میان با لبخند پیشت مهم نیست برام اصن تئوریهاشون شاید خوشحال نیستن و ملو نیست جاشون نمیشه پا حرف نشست حتی یه ربعی باشون پشتت حرف میزنن و توی جلو نگاشون خاکستری آسمونم ولی سبز راهم چون اطمینان دارم من به طرز کارم تا کی چوب لا چرخ میذاری تو بسته واقعا انقدر تو در میزنی بپّا نره دستت لا در یه مغز پاشیده دارم، نمیره حاشیه کارم پشت هرچی داشیه با من، دشمنم ناشیه واقعا خیلی طول داره بد خواها به من برسن بدون خوب تموم میشه دایی ته قصم ؛[همخوان]؛ میگفتی بر نمیآد کاری اَزم میشدی شاکی از عمد نداشتم باکی از جنگ هوامو داری اصن ؟ موندی از بازی عقب همه هم راضی ازم میدونستم میتونم ثابت بشم اضافه کارهای دورم ساکت بشن پس برو بریم ، باهم برو بریم باهام ما برو بریم باهم ؛[بریج ]؛ اصن اینجوری نگاه نکن خب گوگولی تو عزیزم میدونی فرق داره با بقیه قضیم قبلا هم گفته بودم خرابه خب وضعیت اینا زور میزنن تا بیان بالا از زیرم اصن اینجوری نگاه نکن خب گوگولی تو عزیزم میدونی فرق داره با بقیه قضیم قبلا هم گفته بودم خرابه خب وضعیت اینا زور میزنن تا بیان بالا از زیرم ؛[اوترو]؛ اومده لی رو بیت ای پلاس