Don - Ye Khabare Khob lyrics

Published

0 255 0

Don - Ye Khabare Khob lyrics

توو این دنیایِ دردسر ساز فشار و استرس ترس فردا یه حسی هست تووی قلبِ من باز حس پریدنِ قبلِ پرواز میگه همه هفت رنگن تو رنگِ من باش میشم آینه برات نشی سنگِ من کاش عزیزم تو اون حسِ شیرینی که مهم نی گَه گاهی تلخِ حرفاش نه ندارم طاقتِ دوریتو میخوام خیره شم ساعت ها به تو ترکی نی تو یه عادتِ خوبی چون بگو دیشب دیدم بازَم خوابتو بزار اضطراب دور بشه بعد تو رو لمس کنم بو بِکِشَم بدرخشی توویِ سیاهیام رویِ تابلویِ شب برات روز بکِشم توویِ فکرم همیشه لبخندت موند جاش این همه خبرِ بد تو یه خبر خوب باش بودی هم مسیر و حالا هَم دَم شدی تَه این جاده تموم نشه سفرمون کاش ورقمون کاش سَر بمونه بگیم غَم به دوره این حنجره أ تو هر دَم بخونه هم دَم بمونه اون چِشما که برقش میگیره دردِ احساسِ ترکش احساسمو نکنی انکارش هرگز میخواد لمست کنه تو رو حبست کنه توویِ سینش این دیوونه زندانِ قلبش بگو اسیرم میشی؟! بگو فرشته رویِ زمینم میشی؟! وقتی همه دروغن بگو برام یادآور حقیقت میشی؟ من زدمچرخ زدم چرخ توو این دنیایِ پُر از سیاهی همش بود شب پُشتِ شب، حتی روز هم تاریک از جایی نور نتابید تا روحِ روشنت یه روزی با روحم خوابید من شدم دیوونه عاشقِ با تو بودن احساست رفت عمیق توو دل و تار و پودم من دیگه با تو خوبم از همه با تو دورم از شب هم خیالی نیست من دیگه با تو نورَم بگو کی میمونه بات؟! بگو کی میمونه پات؟! وقتی تو میری و تنها یادِ تو میمونه جات بگو کی کوه میشه وقتی دردا سیل میشن؟! بگو کی کنارته وقتی همه غیب میشن؟! بگو کی میگیره جامو؟! بگو کی میگیره جاتو؟! بگو کی تا لحظه یِ آخر باته میمیره با تو؟! بگو کی چشم بسته تو رو میکُنه باورت؟! بگو کی کنارته تا اون نفس آخرت؟! بیخیالِ حسودا که زشت و خامَن من و تو میسازیم بهشتو با هم رو به راهم چون موندگارن خاطراتمون، مثِ نوشته هامن صدام بزن برس به دادِ من من چند سالِ اسیرم به دامِ شب نگار من من قاتلم قاتلِ اونی که نخواد تو رو کنار من بزار بگن بدیم، مهم نی بزار بگن ولی مهم اینه کنارِ هم سَریم از بقیه اینو قلبم میگه حرفِ مغزم اینه بهترینو بخواه همیشه مقصد اینه نگو جدایی میرسه و ترس همینه که همه تنهاییم آخرش مرگ کمینه مرگ همینه من زدمچرخ زدم چرخ توو این دنیایِ پُر از سیاهی همش بود شب پُشتِ شب حتی روز هم تاریک از جایی نور نتابید تا روحِ روشنت یه روزی با روحم خوابید من شدم دیوونه عاشقِ با تو بودن احساست رفت عمیق توو دل و تار و پودم من دیگه با تو خوبم از همه با تو دورم از شب هم خیالی نیست من دیگه با تو نورَم