سر آغاز امید کو؟؟ هه عمل کرد شد آرزو منم نمیخوام سکوت آرامش بدون آرامبخش قسمت 1 روانیم پسر یه جاده میخوام بدون تابلوی ایست و خم سیاهیا به صف به سگ قسم یه بار نرفت حالا چه داد بزن چه دست بنداز منو بخند رحم کجا بود؟؟ وجب خنجر دیدی که بیداره بزن من همراتم یه ضرب نگام بکن بخند زوزه ی گرگ حفظ شدم تا جون دادنه یه مرد رقص یه ترس به تن اوستا کریم بالاسره باز فاز نگیر باش بجنگ کمر میاد به فرش تاریکی هم حد داره خوب تا کی باشم تو غم ؟؟ آرزوهام بف زیرشه چسبیده باز به سقف زنجیره باز به من نگله تبعیضه باخته تن چتم تره باز چشم زندگی جویکیه واسه تو بگم؟؟ مشوقات به چپ مشتی جاده خودتو بچسب منم اعصاب تق و لغ کردم وجداد خط و خط همین راستاست شب بلند سرم دور دور چک و رد همین مونده که چپ کنم همخوان داستانای قبل خواب بیخیال لقه پادشاه تاج و تخت و پادوهاشو خواجه هاش کنار نباش حذب باد رقص علف هرز میخواد میگاد میباره تو سختیاش چشاش که خونه تیغه پاک رو رگه مرد خسته پا کثیف شده با ذهن باز بسته هارو داده گا دونه دونه باز ولی نرفت به یاده پوله گورش تعفن که بوی خوبه بوم خونه میده فاز رنگ و زنگ در کوچه قسمت 2 خیلی وقته تلاشم اشتباه اشتباه به شرطی به چپته که تو ازش درس بگیری وگرنه که درته زندگی زیره لجن رفت وضعیت شما خوبه؟؟تخم داری بیا وسط تر ریدین به اسمه کرکس درنده ام دراومد دندون عقلم منو نکن انگولک پس که خستم شطرنجی مهره شبگرد حرکت مساوی صد رنج موندن و باختن شرطم هستم بدتر برداشت پرواز سرتاپاش یک ارباس شک داشت که فرداش بیخ گوشه بزنگاه ولی هربار درداش نمکید به زخماش مشت و چک و بشین سر جات ترگل ورگل رفت به صدر داش ماهم همون زیرخاکیمو حقه وصله به تخماش چشمات عقله جانبیت فک هات سر به دار ببین سرباز حرفه ما زمین برداشت توپ و تار اوین فرمان دانتریف همین فردات میله ها میشن دربار سود چی داشت چی دید حرفات؟؟ این گوش چی بخار برخاست؟؟ دنیاتو پاره پهناش کردنو لگد همراش دل میره سره سیخ فریاد آره داش خشکه دریاش تف تو ابراش همخوان داستانای قبل خواب بیخیال لقه پادشاه تاج و تخت و پادوهاشو خواجه هاش کنار نباش حذب باد رقص علف هرز میخواد میگاد میباره تو سختیاش چشاش که خونه تیغه پاک رو رگه مرد خسته پا کثیف شده با ذهن باز بسته هارو داده گا دونه دونه باز ولی نرفت به یاده پوله گورش تعفن که بوی خوبه بوم خونه میده فاز رنگ و زنگ در کوچه قسمت 3 زندگی کلی سوختم پخته شدم میخوان که میلم کنن سنت بشم و بعد دلار شصت میشه واسم بلند نمیدونی رنگه شب شعار میدی اینه رده من؟؟ خطه شک جبهه بگیر سمت چپ اون میزاره جون کفه دست عاشقه طمع تلخشم مثل مزه زندگی کام به کام گنده تر تخم داره پارادوکسه مرگ معرفتش کرک و پر بازیچه دست گاه 4ه صبح صاف رو لب صبر یه دونه رو چاق کنم افتخار نی ولی تنها رفیق فاب رو من زخم نمیزنه برینه به هیکل کلن میرزه به صدتا مرد فکر کن خل شدم ولی ندیدی مرز طرد و اشک گرد پند رو تنه خلق و فرد و تبدیله قند به زهر حضم رنجه سمته ترک درب سقف و بطن سنگ شرط درکه خطه نظم سرد و گرم و قتله نفس وقف طرزه لمسه نقش جذر ننگ و مد جنگ ترس و لرزه حده خشمه فرق فرش بعد عرش امر جلبه حرفه حق اهل سهل و کفن و دفن خرج حمل جهل قلب و سلب عقل غرض مغز و مهد و وقت وزن شرم آیندتم پشتیبان در حاله شق و درد سرانجام نامعلوم ناکجاباد نه نامعلوم آشفته از اینکه زندگی کاری کرده که فقط پشت سر و اطرافمون رو بپایم که آسیب نبینیم غافل از رو به رو کودکی غفلت جوونی شهوت پیری هم حسرت هه