(توضیحات راجع به کل مجموعه اعزامی)
اعـزامی
قسمت اول
اعزامیه 67 ,برج جوزا,2 خرداد
یه نوزاد , بی خبر از اوضاع
نیروی لشگر و زیرزمینی ,رسته پیاده
پادگان صفر دو شیش خونواده خیابون
درجه سر هنگه بریده بی قانون بی فرهنگ
سلاح سازمانی قلم
مهمات نوشته میشه رو ورق
هدف قلب و مغز دشمن آآ
وظیفه دیدبانی رو برجک تا
پاسِ 3 بعد قرق
تو خاموشی دم دمای صبح
چشم به راه صلح
بیست پنج سال اسارت ,تحت نظارت ,چرا من؟
همیشه این سوال بود تو سر
چون تو دورانی که خام بودم سوختم
شیش سال سابقه تو جنگ
دو سال تو خط
مقدم رپ
اینجوری 8 سال دفع مقدس از عمر گذشت
اما اثرش گذاشت شدم
آلوده به عامل اعصاب
بی اعصاب ,له ,مثه پاشنه
بی شوخی , مثه ماشه
سرد و خشک مثه کوهستان ,مثه لاشه یه مرد توی گورستان
تا اَبد ایرانی ,گوشه گیرو غنی با مرام و زخمی ,غیور مثه خوزستان
آموزش دیده زنگی سخت ,شرایط سخت , دهه شصت ,بدون نهست
مسلط به زبون مادری ,پاسدار خونه پدری ,لجنی ,کلاه کج یه وری
استاد اختفا ,تحت انزوا ,کلمات مستتر و انفجار
یه استـثـنا واسه اجتماع مثل چشمه که توش میفته عکس تشنه ها
سر دوشی بگیره آینده , بیزار از پوتین و بندش
پاچه چین خورده تنگش
میخوام بند و باز کنم و یه زیپ بزنم تنگش
گـتر رو باز کنم که چین نخوره هرگز حقِ
خونی که باس برسه از مغزت به پنجه که همون نفته
هک اوپک پا بکوبی تو صحنه
مشتشون شه باز چون تو مشته دستت
آآ مشته دستت
عاشقه صبحگاه بدون غبار
اجبار و سر خر و شعار
اخطار تکبیر حضار خمار
یه سر باز گفتار ,پندار ,کردار
در دست احداث هستم امـیر...
SaniEh - Ezami lyrics
Album Ezami