؛[قسمت اول]؛
صدا پد و دف و دیوار
اون یه دیوونست
میخوام حرفامو بنویسم، نمیتونم
زندگی منو کرد سگ تر از سگ
یکی گرفتم، هزارتا از دستم رفت
من خسم آره خسم،خس توی باد
امثال شما ها مدیون مان
ولی خاشاک نیستم، من خشتم
دمش گرم هرکی رو تنم حکش کرد
جنسم خاک، خونم یه کوره داغ
همخونم قیر و آسفالت و یه کوزه سفال
من خشتم جای هیزم هم می سوزم
این آدما هرکاری میتونن میکنن
نم پس نمیدم، خشت خام نیستم
حرفام راست ولی تو قصه هات بی سر
دل بهار میخواد، بهارم درخت سبز
غیر اینو میگن، خیره خواب دیدن
؛[همخوان]؛
این همه سال زیر خاک
نفس کشیدم، اینه خواب
مغزم میگه واسه چی میگی
یه صدایی میگه دل
؛[قسمت دوم]؛
میم و با مادر یاد گرفتم
ت رو با تا
نه با مرگ و ترس
نه با درد و خواب
من یا نزدم یا اگه زدمم پاش واستادم
برا کرده و نکردمم تاوان دادم
تاوان من، خون من
خون من، اشک مادر
اشک مادر، خشم خدا
خشم خدا، مرگ شما
من نه آدم خوبیم نه فرشتم
من قهرمان قصمو نوشتم
قهرمان قصه من یه سگ مردست
که تو دل شیر میمیره نه تو غربت
قهرمان قصه من با کسی دست نداد
دست و داد و بعد رفت زیر خاک
حکمش دل، جنسش خشت
اینو تاریخ نوشته
؛[همخوان]؛
این همه سال زیر خاک
نفس کشیدم، اینه خواب
مغزم میگه واسه چی میگی
یه صدایی میگه دل