دلم تنگه مثه ابرای تیره
تو یه حسی مثه زندون اسیره
تو از احساس من چیزی نمیدونی
که داری بیخودی من و می رجونی
یه امشب جای من باش جای اونی که چشماش
به در خشک شد ولی عشقش نیمومد
یه امشب همسفر باش مثه من در به در باش
جای اون که به دنیا پشته پا زد
باید کاری کنی آروم بگیرم
باید یک لحظه دستات و بگیرم
باید برگردی امشب باز به این خونه
باید این لحظه ها یادت بمونه
یه امشب ماله من باش ماله مردی که دستاش
به جز دسته تو همراهی نداره
بزار یادت بیارم چجوری بی قرارم
دله من غیر تو راهی نداره
من از تو یاد گرفتم تمامه زندیگیمو
حالا با کی بگم این قصه ی وابستگیمو؟
رو دوشه کی بزارم یه دنیا خستگیمو؟
باید کاری کنی تو که باز مثله قدیما
به هم خیره بشن چشمای خیس و اشکیه ما
همین امشب که تنهام باید برگردی اینجا
باید کاری کنی آروم بگیرم
باید یک لحظه دستات و بگیرم
باید برگردی امشب باز به این خونه
باید این لحظه ها یادت بمونه
یه امشب ماله من باش ماله مردی که دستاش
به جز دسته تو همراهی نداره
بزار یادت بیارم چجوری بی قرارم
دله من غیر تو راهی نداره