؛[قسمت ۱]؛
نه نگرد
جیبامو نگرد
اون چیزی که تو دنبالشی تو مخ منه
جای دیگه نیست
یه نگاست که نقش می بنده تو چشام
یه تصویری که نمی شه کشید
یه حرفی که نمی شه زد
نه که نشه زد
نمی شه شنید
شنفتنی نیست
باید حسش کرد، همین
بهترین وقتش هم همین الآنه که پیشمی
مثل حرفام آشنا ولی عجیب
ساده ست، ولی عمیق
مثل غم
تنها کلیشه زندگی من
یه غم تکراری تلخ
گفتم باهاش بخونم
شاید همو بشناسیم یه کم
؛[همخوان]؛
من یه فکرم نه فقط یه خواننده
فرزند امروزم از جنس آینده
تو نمی خواد مشکلو بگی
من خود اون مشکل لعنتی ام که دهن وا کرده
من نه قهرمانتم نه صداتم
نه تشنه اشکهای روی گونه هاتم
به دنیای من بیا
من اون سیبی ام که تو هنوز گاز نزدی آدم
؛[قسمت ۲]؛
ببین چشماتو ببند یه لحظه
می بینی من اینجام
تو منو ساختی تو مغزت
واسه تغییر
واسه افتادن یه اتفاق
یه شک
یه تردید
می بینی من دقیقاً همونجایی ام که توش باید جنگید
جایی که راه هست ولی باز نیست
جایی که تو جنگ خودت با خودتو باختی
تو جنس کیو می فروشی توی ویترینی که ساختی
تو چی هستی؟ چی میخوای؟ چی میگی؟
این مهمه تو، دنیا رو چی دیدی
اگه از سرت بیرونم کردن
اگه خشک شدم، کندنم، سپردنم به باد
تو منو به خاطر تفاوتم درک کن
جای اینکه منو واسه شباهتم بخوای
؛[همخوان]؛
؛[قسمت ۳]؛
بارون شدم دونه دونه ریختم
چتر خریدی منو پس زدی
هرچند سوختم ولی ساختم
من ازون شکلا می خواستم که تو آسمون آبی شهر من ابرا می ساختن
هنوزم می خوام
صدام بزن هر وقت باشه میام
قرارمون همینجا
توی عمق فاجعه، توی مغزت
دقیقاً همون ساعتی که شب می زنه تو سر ماه که نتابه
ولی می تابه اون اونجوری که می خواد
چیه؟ چته؟
چرا اینجوری نگام می کنی ها؟
جای اینکه فکر کنی کی ام، گوش بده چی میگم بهت
تا حالا از خودت پرسیدی من مخالف چیم ها؟
من مخالف یه فکرم
یه فکر
یه فکر که به زندگی تو میده شکل
یه فکری که نوع نگاه تورو به دنیا می سازه
بهت حق میده تحمیلش بکنی بهم
نه قهرمانتم نه صداتم
نه تشنه اشک های روی گونه هاتم
به دنیای من بیا
من اون سیبی ام که تو هنوز گاز نزدی آدم