چه کیفی میده تسلیم شدن پرپر شدن جوهر بودن روی کاغذ مردن سفید رو سیاه کردن میخوام قول بگیرم از این راننده که من رو به خونه ببره چشامو ببندم با خودم تصادف کنم چه کیفی میده خبر نداشتن گم شدن مثل ماشین دور میدون چرخیدن سوار نگاهت شدن میخوام بمونم توی تختم انگشتامو هی بشمرم چه دردسری این بودن لعنتی! خوب بودن بالا رو نگاه می کنم میچرخن میچرخن این لاشخورا دور سر من سر من این لاشخورا میچرخن میچرخن این لاشخورا دور سر من سر من این لاشخورا بالا رو نگاه کنین