قسمت اول:
بسملا قلم میشه یه سلاح
رپم میشه اعتقاد
تنم میره یه لباس رزم
واسه جنگ تو سرزمین اعتراض
من جنین انتقامم که جا گرفتم تو شیکم یه صدا
رو بیت رفتم به اصطلاح پلک نزدم من استفاده کردم از وقت مثل سابق
چون بدجوری منو طلبیده استعداد
مسرین دهنین قصه هام
دیگه دارن هل میدن تا که بشن مثل ما
همه تو کار مالیدن* درن دشت* کنن
یه چیز تش تو این *درندشت*
فقط ورقس که میدونه قشنگ چیه من دردم
فکر کردی منم میکشم عقب نه
با دهنم هم بستر میشه کلمم
بیشتر از چند ساعت میشه
به افکارم سرم خیره ولی فکر نکن اصلا خیره سرم مرد!
همخوان:
دیگه ورقا
میپرن هوا
بیشتر از زمان سرعت داره ذهن
بیشرف نخواب
هرشب قبل خواب میشکنم اما
این کلمه ها
میکننم وصل دوباره بهم
قسمت دوم:
مغزا شل و پل و رد
بد خواه مدخواه غش و ضعف
نود و سه اومدم رپو قلع و قم(غم)کنم
تو دل اونایی که بدخواهن و سگخورن
ده تا ده تا پهلو هم
فقط دارن منو کم
هدف مبارزس
منم خوب واردم
فقط شعاره ترس
منم گناه رپ
رپم گناه من
ترشحات مغز
سرم دچار درد
قلم گفت وا بدم
نخواستم تو دهنم هر جفنگو جا بدم
رپ بالاس با من انگار دارم
تو دست پرچمو (پر/ چمو خمه کار) دسته منه رفیق
مغزمو کرده باز
برزخ کلمات
سر زده تر از باد
میشن مهمون دفتر و ورقاش
قصدمه من پرواز
به سمت یه جای دور تو ذهن لعنتیم
که نباشه تنگ با اینکه فقط یه قلبو قلمو دفتر* پرمه* آه!
قسمت سوم:
میشنوه مشتی
صدامو هرکی میدونه رپ چیه واسم فرق نداره توام میشی** جیم اگه کری **
کار داره *بازتاب*
مخم داره *تاب بازه*
*کار شاه* فرار بود کار ماها* شاهکاره*
آشکار
کلمه ها بعد سه سوت توی چاکراته
ولی واسه شما کار آشه
شعله (شله) قلم کار نمیکنه رو ورق اشغالت لاش بازه
قول شرف داد فری تا که سازگار شه
با مردمی که غرقن تو هرچی شبکه و سازمانه
ساز مانع شد برم سمت هرچی داستانه توش پره بدل کار
کیر تو هرچی لات ماته که کارد داره دستش
فکر کرده داره لای پاش خوایه
اونا با زور کار دارن و ما با دل
بلا نسبت شاخ کاره گاوه نادیده بگیرین اگه کار شاخه پس بیا!
در رو:
واسه یه روانی زندگی روا نی
بعدا باقیشو بهت میگم حاجی