[قسمت اول: فرشاد]
پرواز جرمه، ولی هنوزم میزنه کبوتر پر
شاعر بد زیاده، ولی شعر خوب هنوزم هست
که حفظشون میکنه هر رو بچهت
در حال رفتنیم پَ کو مقصد
جادههای قشنگ هنوزم هست
بعضیامون نمیریم از رو وحشت
ولی آدم نترس هنوزم هست
ما دیگه حس بازی کردن نداریم
ولی واسه بچهها عروسک هست
عاشق برگای بهار نشو
یادت باشه یه روزی خزونم هست
هنو صلح هست
هنو هست شاخه گله بچه به سرباز
هنو هست یه میکروفون واسه حرفام
واسه سلول آمادهای
هنوزم هست آزادهای
ماتم گرفته خونهی من
هنو لبخندی هست گوشهی لب
هنو مست از تو هر کوچهی شهر
هنوز ستارهای هست تو دل شب
توی این روزای پر استرس
هنو یه صدایی میگه به دلت برس
وضعیت داره میشه هر رو بدتر
تو حنجرم فریاد هنوزم هست
هنو هست غم توی دل یه لوطی
هنو غلت میخوریم مثه یه قوطی
هنو هست عشقای نافرجام
هنوزم کنار میایم با رنجا
هنو هست غم توی دل یه لوطی
هنو غلت میخوریم مثه یه قوطی
هنو هست عشقای نافرجام
هنوزم کنار میایم با رنجا
هنو هست غم توی دل یه لوطی
هنوز غلت میخوریم مثه یه قوطی
هنو هست عشقای نافرجام
هنوزم کنار میایم با رنجا
[قسمت دوم: بامداد]
هنوز هنوز هنوز هر روز
اینو از من بدون
که هنوز که را میرم تو محلهی کودکیم
اون کوچولو از کارش شرمنده بود
هنوز تحقیر میشه واسه چیزی که نیست
هنوز میخوره پسی از همه چیزایی که هست
از پس خودش هنوز بر نمیاد
ولی تهه دلش میدونه که یه کارهای هست
هنوز بچهس هنو سرمست
از چراغ جادو، غول محترم آبی
به آرزوم تو کاخ شاهانه نرسیدم
ولی جای خواب واسه یکی تو خونم هست
که بتونم بش بگم راحت بخوابی
صبح که بلند میشی با هم میزنیم چایی
از این دنیای رنگی، یه نقاشی میکشیم
بین تابلوهای تنها هنرم هست
میفهمیم که باید بود بود
واسه زنده موندن باید ربود
جبر جغرافیایی یه حرف بد بود
ولی حرف بد هنوزم هس
چشماش تنگتره یا لهجهش خندهس
چه جمعیه که جدا میشه از فرد
با نگاه آدما تو مترو بهش
فهمیدم که هیتلر هنوزم هست
هنوز درد داره ترس داره ترک تحصیل
میکنیم از این سیستم جبر
شیشهای هست واسه فردای سنگ
دانشآموز کتکخور هنوزم هست
میچرخم میگردم
دنبال قهرمان یه تهمتن
واسه سهرابای آینده
یادت باشه نوشدارو هنوزم هست
دیدنه سیاهی سهله واسم
این قدرت تحمیلی سهمه منه ولی
خوشحال از اینکه تو این زمین گرد
یه ذره آرامش هنوزم هست