زیر پل ها زیر چراغ های روشن و
زیر شکم زیر همه آدما که گندن و
لای دیوارها و لای اخم های تو چهره
لای همه ایهام ها و حرف های تو شعر
ته کوچه ها ته چشم های دختر ها
ته ته آدم های ته خط های مختل
رد بوهای عجیب و رد روز های بی شب و
رد آدم های خوش بویی که گلها رو چیدن و
حد خودت رو ندونی حد بقیه رو از بری
حد خودت هم جاییه که بشری نپرید
اخم سبز پوش های بنز سوار و اخم بعد تلخی
ترس شلاق تو جونته و ترس مرگ تو من نیست
هنوزم با داستان های شباش عشق میکنم
خط های رو.. پوست چروک ، دور چشماش کبود
یادم میمونه چجوری به آجر هاش فکر میکنم
یکی بود یکی نبود ، غیره تهران هیشکی نبود
هنوزم با داستان های شباش عشق میکنم
خط های رو پوست چروک ، دور چشماش کبود
یادم میمونه چجوری به آجر هاش فکر میکنم
یکی بود یکی نبود ، غیره تهران هیشکی نبود
نوک دارکوبا رو چوب و نوک دماغت تو جوب و
بگیر بکش تا تیر بکشه استخون و
لب تیز کارد گاز میزد از همون اولی
لب خوشگل و درشت ماشین بقلی
گاز گاز ، پدال و فشار گاز فشار
یه لبخند بزن بشه چشام باز
حشره گاییدن یه ملت توت
بین گرگ و گله سگ شدن سخت بود
یه چیزی توم هست که غرقش ام
این شهر و دوست دارم از هشت شب
یه چیزی توم هست که غرقش ام
این شهر و دوست دارم از هشت شب
هنوزم با داستان های شباش عشق میکنم
خط های رو پوست چروک ، دور چشماش کبود
یادم میمونه چجوری به آجر هاش فکر میکنم
یکی بود یکی نبود ، غیره تهران هیشکی نبود
هنوزم با داستان های شباش عشق میکنم
خط های رو پوست چروک ، دور چشماش کبود
یادم میمونه چجوری به آجر هاش فکر میکنم
یکی بود یکی نبود ، غیره تهران هیشکی نبود