پشت میکروفونم قصست ، من خوده قصم
من خوده عشقم به حسه نوشتن
فرق من و اونا فقط نیست تو زشتیه بهشتم
اونا فقط وقت خوابشون نمیزنن چشم بند
من یه چی دیدم که هر چی میگم کوچیک خطاب میشم
اونا میگن بچم ولی من حدودا بالا بیستم
پولام رو دور میریزم ، اخبار گوش نمیدم
مثل مردمم نیستم
با کیهان شیشه های خونه م رو پاک میکنم
عکس رئیس زیر بشقابم جا سفرست
دوست ندارم کثیف بشه میزم
فقط واسه هدف خودم عرق میریزم
اونا تقلب میکنن من پا شم برم بیرون
اونا اینو میخوان
ولی من یه انسانم
کیسه بوکس نیستم
واسه بلند گو های شهر کرکره گوشام رو بستم
رفتم جایی که خواستم و هر کاری که خواستم کردم
آزادی یه واژست یه میدونه راحت
قانون یه ماشینه ، فهمیدنش سادست
دور دور ، قیمت ها عددن
سیستم جبره ، بی قیمت ها عقبن
جبر جغرافیای یه حرف کسشعره
من یه انسانم درخت نیستم
ریشه دارم تو جمجمم
محرکم خشمه که وقتی باشه مخربم
اونا میخوان من عصبی نشم هیسسس
قرص های آرام بخش بیشتر
آرامش مرگه واسه من سمه اینو دکترا نمیفهمن
که علم یه حرفه واسه توجیه چیزایی که میبینی تو هفته
اینم از اون حرفهای خسته
زندگی کابلی یعنی حرف هات رو تایپ کنی
نور مانیتورت شب ها چشمت رو از خواب برید
میخوان فقط کار کنی تهش پشت ویلچر
تو یه دنیای مجازی با سی پی یو کالبدی
من خوده قصم
من حسم که جسمم ولش کرد
فرق من و شما بیشتر از اینیه که نوشتم
شما فقط وقت خوابتون نمیزنین چشم بند