؛[قسمت اول: دیگرد]؛
من، پسر کوچیکمو تو آقای تپل
صدای من بیشتره ولی به سر دهل
بابا به ما میگفت پسرای دوقلوی ناخلف
لپ تورو میکشید و به من میگفت کاربلد
من تو صف نفر اولم اون نوک تیزم پاره شه
میپاچه رو کل شهر جا میمونه خارش
احترامم واجب، حتی اگه یکی دو روز بزرگترم ازت
بیا قل بخوریم با هم، بیا قل بخوریم با هم
میگن گوشت همو بخورن، جا میزارن داداشیا استخونارو
دور ریختنی نیستم بیا بار بزاریم آبگوشت
من هم میزنم تو داغ کن، من هم میزنم تو جا کن
تا من سفره رو میندازم، ته نگیره فقط سرت تو دیگ باشه
بزن تق دود پاشه بریم شکار سامورایی
تا غنی شیم بترکیم کجای کاری
؛[همخوان: دیگرد]؛
هیروشیما مال منه ناکازاکی ماله تو
او... بگو نخورن گو
هیروشیما مال منه ناکازاکی ماله تو
او او، او او
هیروشیما مال منه ناکازاکی ماله تو
بگو بگو نخورن گو
هیروشیما مال منه ناکازاکی مال تو
او او، او او
؛[قسمت دوم: بامداد]؛
تو زنگای تفریح همه چاقال منن
تو سرمایهداری آقا تاپال منن
میزنم یه گوشه قدم
نوبتم بشه یه ملخ برسه
سوار بشیم بریم ما به سوی هدف
(از جلو نظام) سر صف سر صف
(عمو سام) مدیر مدرسهی جنگ
یه مشت شاگرد ناخلف ملت میشن تلف
دانشآموز منتخب منم منم
من من، تپل تپل
حالا تخم داری ساندویچو بخور بخور
دو لپ پر شیکم آهنگرو پر کن
بزن زیر گوش سامورایی بعد بدو
تولد چل و پنج بازنشستهی پنجا
شر کنی با عموم میگامت درجا
تاریخ و زدیم رقم منو داداش تا همین حالا
زر زیادی بزنی قارچ میره بالا
؛[همخوان: بامداد]؛
ناکازاکی مال منه هیروشیما مال تو
(هیروشما مال منه ناکازاکی مال تو) ناکازاکی مال منه هیروشیما ماله تو
(او بگو نخورن گو، هیروشیما مال منه ناکازاکی مال تو) ناکازاکی مال منه هیروشیما ماله تو
(هیروشیما مال منه ناکازاکی مال تو) ناکازاکی مال منه هیروشیما ماله تو
(بگو بگو نخورن گو، هیروشیما مال منه ناکازاکی مال تو)
؛[اوترو]؛