؛[قسمت اول]؛ غم رو غمه، مشکی از شاهرگم قیر می‌چکه می‌پاشه رو هر چی نوشتی به جمجمه‌م می‌کوبه که منو بیدار کنه تو تو خواب هفتم رگ خوابمو گرفتی چطوره پاشم برم یخچالو نگا کنم پام بره تو یه خواب عمیقو تاریک موهامو بکنم شاید یه فرجی شد ناخونامو بگیرم با چاقو و خون‌مالی‌ یه خشاب بگیرم قرص بریزم ته چاه ماشه رو بچکونم با تراول برم تره‌بار بوی فاضلاب سوراخ تهران و تحمل کنم از تردید دیشب با فردا نظر تبادل کنم پرمو ببرم رد بدم که دلم خنک قندیل ببنده تو فریزر اسفندماه گم‌گشته تو سفره‌ی پوچی امسالم جای هفت‌سین شیش‌تا لیوان شاش بذارم به گند بکشم ببندم محکم بخندم چشامو کور کنم باکره بگرده دردم کلیشه‌ی لاشیای کوه لاش اکباتان صدای بتون‌گونه سرفه‌ی بلوک و بشنوم ؛[قسمت دوم]؛ ترسناکه که پوست دستمو بکنم خونشو مک بزنم انقد که دود شمو بگذرمو بفهمم که آلودگی هوا بودن یعنی چه کس ننه اندیشه تیپ می‌زنم پریچهر یا بشینم پام رو پام داف لخت سرنگ تو بینی اسنیف بکنم یه جور ببینی [؟] برینی روده بزرگمو درآرم بکنم ته حلقت به درخت ببندنت بفهمی واقعا جنگه چطوره به نظرت اگه منم بگم گرگم گه بخورم تا سیر شمو بو بدمو بگم بردم با یه تیغی خط کج و ناشی بکشم رو چشم لبامو بدوزم با قلمو جیغ بکشم همه باتوما رو بکنم تو کون هر چی مأموره بازپرسو ایسگا کنم بگم کار من بوده اون که مرده من بوده اون که فحش داده محموده اون یارو که تو کاج مرد اونم کار من بوده شهرو باید سیر کنم نه اون دهاتو مختو چاقالای کله‌پوک خوش‌استیل تخمه‌خور بیاید کلیشه نباشیم کار نو بکنیم چطوره جوجه‌رپرای نسل سه دسته دو