؛[قسمت ۱]؛
ØØ§ØµÙ„ آخرین درگیری قلب Ùˆ مغز من یه اشتباه خوب بود
من تو این جنگ رشد کردم
جنگی که واسه من انگیزه شروع بود
زیر دستم یه مشت شعر نثرگونه بود
بالای سرم ترک های سق٠خونه بود
من از نوع نگاهم ØØ±Ù زدم با تو
بقیه Ø´ مهارت بازی با ØØ±ÙˆÙ بود
من ØØ±Ùامو زندگی کردم
زندگیمو نوشتم
انقدر عجیبه Ùقط بهش Ù…ÛŒ خندم
من یه دنیا می سازم
واسه دیدنش چشاتو می بندم
چشامو می بندم
چشامو Ù…ÛŒ بندم Ùقط پاک باش
خالص، ناب
بزرگ مثل Ùکرات قبل خواب
قلمت Ù…ÛŒ چرخه اگه سÙید باشی Ùˆ صاÙ
این آغاز ماجرا بود
آغاز ماجرامون
اونا رو پولاشون بهم نزدیک کرد
ما رو باورامون
من از بدو وجودم تنها چیزی Ú©Ù‡ Ùهمیدم این صدا بود:
من Ø§ØØ³Ø§Ø³Ù… Ùˆ بی مرز
تو اشکات انعکاسمو دیدم
منو اشتباه کن
من بوی خوب کودکیتو می دم
و من اشتباه کردم
اشتباه کردم
یه اشتباه خوب
شروع رشد ما همینجاست
یه درگیری تو عمق Ùکرامون